مجله نوجوان 34 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 34 صفحه 5

می خواست ازخیابان رد شود ، به چراغ راهنمایی توجهی نکرد و با یک موتوری تصادف کرد.»به نظر کامران کار آن آقا اشتباه بود و به خاظر این اشتباه با موتور تصادف کرده است. از نظرکامران ما باید از اشتباهات دیگران عبرت بگیریم و منتظر نباشیم تا آن اشتباه را خودمان انجام بدهیم. کامران می گوید : «از آن به بعد همیشه به چراغ راهنمایی نگاه می کنم و دوست دارم از پل عابر استفاده کنم». به جز مشاهده اشتباهات دیگران ، شما می توانید با کتاب خواندن و حتی تماشای فیلم ازاشتباهات آدمهای توی کتابها و یا فیلمها درس بگیرید و اگر کسی دچار اشتباهی شده است می تواند با مطرح کردن آن برای دوستانش ، نگذارد که آنها هم آن اشتباه را مرتکب شوند. به نظر یک کارشناس ، اشتباه یا اشتباه کردن چیزی است که ما انسانها هر روز با آن روبه رو می شویم. اما برخورد درست با یک اشتباه و یا برخورد مناسب با اشتباه دیگران باید با فکر همراه باشد. بعضی نوجوانان وقتی که با اشتباه یک دوست یا کسی که خیلی دوستش دارند برخورد می کنند ، برخورد درستی با آن اشتباه ندارند و آن عمل را حتی یک حسن می دانند. تشخیص یک اشتباه کار دشواری نیست ، با کمی فکر کردن و حتی کمک گرفتن از دیگران ، می شود درستی نادرستی یک کار را فهمید. در این میان پدر و مادرها باید به فرزندانشان کمک کننند. وقتی نوجوانی اشتباهی می کند ، پدر و مادر باید با برخورد صحیح و علم به این قضیه که هر انسانی دچار اشتباه می شود ، به فرزندانشان کمک کنند تا برای بار دوم یا سوم دچار آن اشتباه نشوند. متاسفانه بعضی از پدر و مادرها برخورد درستی ندارند و دست به تنبیه فرزندانشان می زنند و این اصلا خوب نیست. خرده تاریخ حبیب بابایی اینجوری هم که میشه! از جمله چیزهایی که درباره مستعصم (آخرین خلیفه عباسی) شهرت دارد ، این است که وی زمانی به حاکم موصل نامه نوشت و از وی گروهی مطرب و نوازنده خواست و این درست در همان وقت بود که فرستاده هولاکو خان مغول نیز نزد همین حاکم آمد و از وی درخواست منجنیق و آلات محاصره برای حمله به دستگاه خلافت کرد. حاکم گفت : به خواسته های این دو نفر بنگرید و بر اسلام و مسلمانان گریه کنید. اتفاقا اینجوری هم میشه! چنین روایت کنند که وقتی سورنا سردار اشکانی ، کراسوس رومی را در جنگ شکست داد ، اعضای قطع شده این سردار رومی را در حالی برای شاه ایران ، اُرُد فرستاد که او مشغول تماشای تئاتر بود. نوجوانان دوست

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 34صفحه 5