
بیماری های مزمن ورزشی
علی حاجتیان
"خازام"
(خودآبشارزن انگاری مفرط)
یکی از بیماریهای رایج در ورزشکاران (به خصوص اهالی ورزشهایی که با توپ و تور سر و کار دارند) بیماری "خازام" است. این بیماران به محض اینکه وارد گود می شوند (منظور گود زورخانه نیست!!) و پایشان به زمین ورزشی می رسد. سریعا سراغ یک توپ می روند و دق دلی تمام عقده های فروخورده و فرونخورده خودشان را سرتوپ بیچاره خالی می کنند و تا توپ رو به صورت نیم باد!! یا کاملا ترکیده!! در نیاورند ، ول کن معامله نیستند. بعضی وقتها که دست بیمار دچار ناتوانی می شود یا توانایی توپ بیشتر از دست بیمار است ، بیمار متوسل به ضربات پا می شود و سعی می کند با شوتهای محکم وجانانه روی توپ را کم کند.
تبصره : این توسل به زور در 99 درصد مواد جواب می دهد و دل و روده توپ بیرون می ریزد اما در 1 درصد باقی مانده توسل به چاقو و قیچی مشکل بیماران را حل می کند!!
این بیماران هنگام مسابقه هر توپی که به سمتشان می آید (چه پاس از طرف یاران خودی و چه حمله حریف فکر می کنند که باید آنرا اسپک کنند و سریعا فکر خود را به اجرا درمی آورند این بیماران هم مثل بیشتر بیماریهای مزمن ورزشی مفهوم ارزشی "پاس" را فراموش می کنند و همیشه خیال می کنند هم تیمیها هم تماشاچیان علاقه مندی هستند که لباس تیم را پوشیده اند و از نزدیکتر (!!!) بازی را تماشا می کنند!.
تبصره : خازامیها تماشاچیان را به چهار دسته تقسیم می کنند.
دسته اول : تماشاچیان دور که معمولا از تلویزیون مشاهده گر مسابقه هستند.
دسته دوم : تماشاچیان نزدیک که معمولا از روی سکوهای تماشاچیان مشاهده گر مسابقه هستند.
دسته سوم : تماشاچیان نزدیک تر این اصطلاح برای نیمکت ذخیره و مربیان به کار می رود.
دسته چهارم : تماشاچیان نزدیکترتر که این اصطلاح برای یاران خودی در زمین به کار می رود که فقط نظاره بازی خوب! و جذاب خازامیها هستند!
و به علت همین دیدگاه بازیکنان خودی در نگاه بیمار مثل هویج هستند. و در جواب اعتراض هم تیمیها که : "چرا ما را مثل هویج می بینی؟" می گویند : "هویجوری!"
نام این بیماری در کتاب "دم موش" [دایره المعارف بیماریهای ورزشی نویسی] اینگونه آمده است :
خازام : که مخفف کلمات خود آبشارزن انگاری مفرط است. این بیماری در زمره بیماریهای مسری است و سریعا در تیم ورزشی ریشه می کند و ریشه تیم را می خشکاند. این بیماری بیشتر در والیبالیستها دیده شده است. اما گزارش شده است که بسکتبالیستهای مبتلا به این بیماری هم در جامعه دیده شده اند. هرچند تعداد آنها محدود است اما بیماری در آنها (رسوخ کرده است بیماری "خازام" وقتی به بسکتبالیستها سرایت کند تغییر نام داده و تبدیل می شود به بیماری خُدزام (خود دانکینگرزن انگاری مفرط) اما علائم بیماری و روشهای درمان هردو بیماری (خازام و خدزام) معمولا یکی است.
شاهد مثال :
می زنم تو سر توپ
رو به راهش می کنم
دریا خشک می کنم
کوه و کاهش می کنم
پاره می کنم تمام توپا رو با اسپکی
زمین صاف و با اسپک مثل چاهش می کنم
و اما علائم بیماری :
- حمله به میوه های گرد و قلنبه و اسپک کردن آنها روی زمین به صورتی که همیشه کف آشپزخانه منازل بیماران مملو از آب طالبی ، آب هندوانه و آب پرتقال است.
- عدم ترک عادت در شرایط معمولی زندگی.
تیرداد شهری ، شهرگرد نام آور معاصر ، در کتاب شهر نامه خود ذکر کرده است : روزی در تاکسی ای نشسته بودم ، در صندلی عقب. در صندلی جلو آقای متشخصی با کله ای عاری از مو نشسته بود چند صد متر جلوتر مردی دست تکان داد و سوار تاکسی شد. در حال خود بودم و شهرنامه خود می نوشتم که "شَتَرَق" ی به گوشم رسید.
نوجوانان دوست
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 36صفحه 8