مجله نوجوان 36 صفحه 16
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 36 صفحه 16

سوژه طلایی جلوه گاه عشق مهدی توکلیان از دور نوری چشمان خسته مان را نوازش می دهد نوری به رنگ آبی آسمانها از دور که نگاهمان به گنبد فیروزه ای می افتد ، آتش شوق ، اما سرشار از شرم در وجودمان شعله ور می شود. دلت می خواهد ، همانجا بایستی و عقده دل باز کنی از دنیا و زخارف چشم آسایش بدت می آید اما ، آسوده آسوده به سوی کوی دوست می رویم با کوله باری از اندوه ، ندامت ، گناه زار و پریشان ، اما آهسته و شرمگین قدم برمی داریم و به مکانی راه می یابی که یکی از زیباترین محفلهای روحانی زمینیان و آسمانیان است آری ، این جا مسجد مقدس جمکران است ماوایی دور از درد و رنج دیباچه ای از راز عشق این جا هرشب چهارشنبه بزم هزاران الفت دیرینه است شبهای چهارشنبه و جمعه هر هفته ، بشارت دهنده فرداهای خرسندی است منزل امید و پایگاه عشق اینجا دریایی از عاشقی است که هر دلی می تواند در آن اوج بگیرد زمانی که به مسجد مقدس جمکران قدم می گذاری ، کارونهای بی شماری را می یابی که به این مکان مقدس آمده اند؛ و نوای فراق سرمی دهند و گمشده خود را می جویند مردان و زنان اشک آلوده پیران قدخمیده و جوانهای رعنایی را می بینی که عاشقانه در این جا به رسم ادب نشسته اند و با مراد خود درد دل می کنند یکی زیارت می خواند دیگری نماز عده ای دعا می خوانند و گروهی روضه مادر پهلوشکسته مولا را به هر جا می نگری دلهای خسته ای را می یابی که به حضرت پناه آورده اند آری! اینجا ماوای دلهای غم دیده و غم زده ای است که دیده های غم دیده شان حکایت از شوق وصال می دهد و نجوای فراق خوش به حالشان در این جا به هرچشمی که می نگری نمناک است و بارانی چشمها را به امانت عشق به درگه ایمان حضرت دخیل بسته اند تا او را دریابند این جا مردم از ورطه طوفان بلاها و حوادث به پناه آمده اند و حدیث بهار آمدن مولا را زمزمه می کنند هنگامی که به سرزمین رازها و مرکز امدادها و اعجازها قدم می گذاری ، صدای آشنای پای بهار را برروی برگ ریز و خزان دیده می شنوی. به وعده گاه مشتاقان و عاشقان ظهور که می رسی یتیمی و غریبی شیعه را بیشتر درک می کنی زانوهای غم ناک و بغضهای گشوده ای را می یابی که مهیای نوازش پدرانه مولا به انتظار نشسته اند این جا ، مشتی نیازمند که صبور و پاک زیسته اند ، بر کاغذهای دلشان با مرکب فریاد ، هجرنامه ای نوشته اند و از غیبت طولانی مولای خود لب بر شکوه می گشایند. نوجوانان و جوانانی که حدیث غریب دوست داشتن و انتظار آمدن آقا را به صداقت صدای باران بر سفالها می گویند می خواهند ، لحظه های طلایی ناب عبادت و اطاعت را در قبله عشق و صفا یعنی مسجد مقدس جمکران از دست ندهند عده ای را می بینی که با موی سفید آمده اند و از روسیاهی خود می گویند غرق معصیت و به امید عنایت ، نوای "اغزلنا المعاص" سرمی دهند در این جا تمامی دلها به سرود نام بلند و زیبای حضرت می اندیشند و می خواهند لحظه ای بیاید که نام مولایشان را از نزدیک بر زبان جاری کنند.در مسجد مقدس جمکران منتظران نور وجود مولا را می بینی که با اندک سرمایه ای آمده اند و روز ظهور را انتظار می کشند برترین عبادت را برگزیده اند و انتظر فرج دارند و بر لب نوای "الهم عجل لولیک الفرج" سرمی هند در اینجا مردم دلهای بیمار خویش را به شفاخانه حضرت دوست سپرده اند و می دانند که نگاه مولا آنها را دواست و نوازش آقا شفاعت آنان آری! امروزه ، انسانهای بسیاری در ویرانه دنیا به دنبال بنایی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 36صفحه 16