مجله نوجوان 36 صفحه 21

سوژه طلایی پرستوها خدا نه! شکل انسان نه! جدا از رنگ ها ، بوها تو را با خویش می سنجند دنیای ترازوها کتابی! سوره هایت هر ورق معنای خورشید است جهان ، آیینه کور است و تفسیر ارسطوها نسیمی! بوی گندمزار در تو می دود هر دم نه! سودای شرابی ، در تو می رقصند هندوها جهان ، این چشمهای سرمه کش در انتظار توست که فانوسی بیاویزی در این سوسوی گیسوا تو راز غنچه های سربه مُهری ای بهار من! بیا! بگذار شیرین بگذرد اوقات کندوها قیامت در قیامت رستخیز شاعران هستی طرب در من ندارد برق خلخال و النگوها کمان در دست اَبروها ، جهات دست پری روها خوشم با این تکاپوها ، چه اشراقی ست این سوها! طلسم دیر سال خاک شاید بشکند امشب! که برخود حِرز می بندند چشم سحر و جادوها پرستوها که برگردند فال عشق می گیرم پرستوها ، پرستوها ، پرستوها ، پرستوها! علی داوودی تصویری از فردا در افق می چرخی و امواجی از دریا به دست آینه در آینه ، تصویری از فردا به دست می رسی از مشرقِ هفتاد و دو دریای سرخ بیرق پرخاک و خون ظهر عاشورا به دست می دوی چون چرخ باد از صُرصُرِ امواج نیل نقشه ای از سرنوشت «مسجد الاقصی» به دست کوه ها هم مثل رودی می خروشند از پی ات هریکی یک جنگل سرسبز و یک صحرا به دست می رسی ، خورشید چنبر می زند در دست من پیشوازت چرخ چرخان ، می رسم دریا به دست قنبرعلی تابش غروب شد ... نیامدی چه روزها که یک به یک غروب شد ، نیامدی چه اشکها که در گلو رسوب شد ، نیامدی! «خلیل» آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن! خدای ما دوباره سنگ و چوب شد ، نیامدی برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم ، نه برای عده ای ولی چه خوب شد ، نیامدی! تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح ، ظهر ، نه غروب شد ، نیامدی... مهدی جهاندار سرود سبز به سوگواری شبهای انتظار زمین نشسته ام که تقلا کند بهار زمین هوا زِ تعزیت باغها کسل شده است ببار نوبر شادی بر این غبار زمین! یقین کنم که خدای سپیده می آید! سحر چه خوانده ز چشم امیدوار زمین؟!.... فرود پنجه مریخ بر دف خورشید شروع حادثه ای سرخ بر مدار زمین بدان امید که لبخند بی تکبر صبح بتابد از طرف عشق بر حصار زمین! در آن زمان همه کائنات می خوانند سرود سبز تغزل به افتخار زمین نیره السادات هاشمی