مجله نوجوان 51 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 51 صفحه 17

دندانپزشک ، ترس دارد؟ نمی دانم تا به حال به دندانپزشکی رفته اید یا نه؟ کم سن و سال که بودم همیشه فکر می کردم دندانپزشکی از آن جاهایی است که اگر بمیرم هم ، به آنجا نخواهم رفت! نمی دانم چرا ولی همیشه ترس و دلهره ای داشتهام که خودم هم نمیدانستم از چیست! البته حالا که فکر می کنم، خیلی هم بی دلیل نبود. چند بار شنیده بودم که دندانپزشک برای بی حس کردن، به لثه آمپول می زند! همین شده بود مایه ترس و عذاب من! فکر اینکه سوزن را در لثه ام فرو کند، نفسم را بند میآورد. یک علت دیگر هم این بود که فکر میکردم به دندانپزشک کسی مراجعه میکند که دندانش درد کند و یا بخواهد آن را بکشد ! بزرگتر که شدم، گاهی دردی را موقع خوردن شیرینی در یکی از دندانهای آسیابم حس میکردم، اما فکر دندانپزشکی باعث میشد آن را ندیده بگیرم ، تا اینکه کم کم آن درد را در دندان دیگر هم احساس کردم. رایتش کمی ترسیدم، نه از دندانپزشکی، بلکه به خاطر دندانهایم. آخر می دانید، دندان، از آن چیزهایی است که اگر مراقبش نباشیم و از بین برودف دیگر جایگزین طبیعی نخواهد داشت و من از فکر دندان مصنوعی تنم میلرزید. برای همین دل به دریا زدم و به دندانپزشکی رفتم. البته نه یک دندانپزشکی معمولی، بلکه دندانپزشک مخصوص کودک و نوجوان! پزشک، خندان تر و شوخ تر از آن بود که بترسم. اما صندلی دندانپزشکی کمی ترسناک بود. توی اتاق انتظار، بچههای خیلی کوچک با پدر و مادرهایشان نشسته بودند، بعضی ها کتابهای مربوط به دندان که برا یکودکان طراحی شده بود، میخواندند. بعضی ها بازیهای مربوط به دندان میکردند ( که باز هم برای کودکان طراحی شده بود) کمی خجالت کشیدم آنها خیلی کوچک بودند و وقتی از آنان پرسیدم هر کدام، دندانهایشان را نشانم دادند و کلی هم درباره اینکه اصلا نمی ترسند، توضیح دادند! در باز شد. نوبت من بود. آقای دکتر از حالم و اینکه چرا آمدم و چندمین بار است که به دندانپزشکی می آیم پرسید. بعد ، قبل از معاینه دندانم شناسنامهای برای دندانهایم درست کرد و درباره تمیز نگه داشتن دندان، تغذیه مفید برای دندان و کارهای یک دندانپزشک حرف زد. آنقدر محو حرفهایش شده بودم که بدون هیچ حرفی روی صندلی دندانپزشکی نشستم. نه از آمپول خبری بود و نه از درد. کار معاینه دندانهایم به راحتی انجام شد. وقتی آقای دکتر، چراغ بالای سرم را خاموش کرد با خنده گفت: می دانی اگر کمی دیرتر می آمد، یکی از ندندانهایت را از دست می دادی؟! خندیدم و چیزی نگفتم. اقای دکتر : تمام خصوصیات و مشکلات دندانم را در شناسنامه دندانم نوشت و برای 6 ماه بعد، به من وقت داد. حالا هر چند ماه یک بار، به دندانپزشکی میروم، دندانهایم را درست و به شیوه علمی مسواک میکنم و می دانم که در سن بالا می توانم به داشتن دندانهای سالم خودم امیدوار باشم. باور کنید، دندانپزشک، ترسی ندارد! دکتر همتی جایزه میدهد اگر صاحب این دندانها، بعد از کشیدن دندان شیری، از فضا نگهدار استفاده میکرد، اکنون نیازی به ارتودنسی و جراحی دندان نهفته نداشت. برای ما بنویسید که فضا نگهدار چیست و چه کاربردی دارد. آن وقت توضیحات، خود را به دفتر مجله دوست بفرستید. دکتر همتی به بهترین پاسخ های شما جایزه خواهد داد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 51صفحه 17