می شود و از سر دوستی بر شانه های او بوسه می زند و او برای زنده ماندن، جوانهای ایرانی را می کشد و مغز سر آنها را خوراک مارها می کند، مارهایی که از بوسه گاه ابلیس، بر شانه های ضحّاک روییده است و این تراژدی شگفتی در شاهنامه است. ضحّاک ، سمبلی از نیرنگ و خونریزی است و مخالفت ضحّاک در شاهنامه، جمشید است که نشانۀ روشنی و درخشندگی و نور است. در مقابل ضحّاک که نشانه تاریکی و ظلمت است، جمشید که نمایندۀ بالندگی و فرهیختگی و دانش است قرار می گیرد، او فکر می کند بزرگترین و برترین پادشاه جهان است و شروع به عیّاشی می کند و چنان غرور او را فریفته می کند که خدا آن فرّ و شکوهی را که نشانۀ پادشاهی اوست، از او می گیرد و روشنایی از او دور می شود. به این ترتیب با آمدن ضحّاک، ایران تا 1000 سال در تاریکی باقی می ماند امّا ضحّاک، ادّعای دادگری و عدالت می کند و می خواهد از مردم گواهی نامه ای مبنی بر عدالت خود بگیرد و در این زمان، کاوه که مردی آهنگر است، به دربار ضحّاک می آید و می گوید که نگهبانان تو تمام پسران من را کشته اند و خوراک ماران تو کرده اند و برای من تنها یک پسر باقی مانده که آن را هم نگهبانان تو می خواهند . ضحّاک در این میان،به علّت آنکه ظلم و ستم او فاش نشود، فرزند کاوه را به او باز می گرداند و از کاوه می خواهد تا او نیز زیر گواهی نامه را امضاء کند ولی کاوه از این کار خودداری می کند و از قصر ضحّاک بیرون می آید، چرم آهنگری اش را بر نیزه می کند و فریاد می زند که ای مردم! ضحّاک، پادشاه بیدادگری است. برعلیه ضحّاک قیام می کند و حال اینکه ماجرای ضحّاک و قیام کاوه، واقعیّت تاریخی دارد یا نه ، مشخص نیست.
هفت خان رستم این بخش، با وجود آنکه ، جذابیتهای بسیاری برای جوانان و نوجوانان دارد ولی شاید بیشتر ، آمیخته با افسانه است تا اسطوره. مثلا در خانی که رستم اسیر بیابانی خشک می شود و گُرسنه و تشنه است، گوسفندی را در مقابل خود می بیند و به دنبال آن می رود و به چشمه ای می رسد و تمام آب چشمه را می خورد، آیا در صحرایی بی آب و علف، می تواند چشمه ای وجود داشته باشد؟ در خان دیگر، رستم اسیر زن جادوگر می شود و مانند افسانه های معمولی، رستم خسته و گرسنه به سفره ای رنگارنگ می رسد که «بربط» هم کنار آن بوده است. رستم اوّل غذا می خورد و بعد ساز را بر می دارد و شروع به نواختن می کند و در این بخش، چند بیت شعر زیبا می خواند که رستم در حال نواختن ساز آن را می خواند و می گوید که ای رستم بخت برگشته، همۀ عمر تو در جنگ گذشت و نفهمیدی زندگی یعنی چه و بهترین لحظات عمر تو، مبارزه با پهلوانان دیگر بود و از زندگی واقعی چیزی نفهمیدی. در همین زمان ، زنی زیبارو در مقابل رستم، نمایان می شود و رستم او را می کشد و این بخش عرفانی است و در واقع، مبارزۀ رستم با نفس پلید بشر است. امّا با وجود این اندیشۀ عمیق هم، این هفت خان فراتر از یک افسانه نیست.
فرم اشتراک مجله دوست نوجوانان برای جهان و حومه !
بهای اشتراک تا پایان سال 1384-هر ماه 4 شماره -هر شماره 27500ریال
مبلغ اشتراک را به حساب شماره 5252بانک صادرات میدان انقلاب کد 76 به نام موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره )واریز کنید (قابل پرداخت در کلیه شعب بانک صادرات در سراسر کشور) فرم اشتراک را همراه با رسید بانکی به نشانی تهران ، خیابان انقلاب ،چهارراه حافظ ،پلاک 962 امور مشترکان مجله دوست ارسال فرمایید.قابل توجه متقاضیان خارج از کشور بهای یک شماره هفتگی دوست خاورمیانه (کشورهای همجوار ) 10000 ریال اروپا ، افریقا،ژاپن 11000 ریال امریکا ، کانادا ، استرالیا 12500 ریال بستگان هر یک از افراد ساکن در خارج از کشور که در ایران سکونت دارند،می توانند مبلغ فوق را به حساب اعلام شده واریز و سپس نشانی فرد خارج از کشور را به امور مشترکان مجله دوست ارسال کنند.مشترکین محترم استان اصفهان می توانند مبلغ اشتراک خود را به شماره حساب 01011875011004 قابل پرداخت در کلیه شعب بانک ملی در ایران واریز کنند.آدرس: اصفهان -خیابان شیخ بهایی -مقابل بیمارستان مهرگان -نمایندگی چاپ و نشر عروج-تلفن : 03112364577 واحد اشتراک مجله دوست نوجوانان .نام نام خانوادگی تاریخ تولد تحصیلات نشانی کد پستی تلفن شروع اشتراک از شماره تا شماره امضاء
هر ماه به قید قرعه به یکی از مشترکین نیم سکه بهار آزادی اهدا می شود.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 52صفحه 28