مجله نوجوان 71 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 71 صفحه 19

چشم تو ما را از خواب ، چشم تو بیدار کرد و خفت از رمز و راز عشق خبردار کرد و خفت همچون شهاب برد شبیخون به دیو شب تا داشت جنبشی مژه ، پیکار کرد و خفت شد خیره هر ستاره به چشمت که نیمه شب کار هزار ماه شب تار کرد و خفت این کوکب ، این زجاجۀ دل ، این چراغ شب ما را به دام جذبه گرفتار کرد و خفت مست که بود ؟ چشم تو ای پیر می فروش کامد بنای خواب من آوار کرد و خفت چون آفتاب ، چشم فلک را ز داغ خویش هر بام و شام یکسره خونبار کرد و خفت هر دیده با دو چشم « جمالی» گریست خون خون خاک را ، به یاد تو گلزار کرد و خفت محمّد خلیل جمالی ایران داغدار آن شب که ماه در غم چشمش عزا گرفت در جای جای سینه غمی ژرف پا گرفت آن آتشی فسرد که از بازتاب آن طوفان انقلاب ، جهان را فرا گرفت ای کاش مرده بودم و چشمم ندیده بود دریای مهر و عاطفه در قبر جا گرفت ما زنده و امام نباشد میان ما نفرین به مرگ باد که او را ز ما گرفت ناباورم امام ، یتیمی خویش را طفل دلم دوباره سراغ تو را گرفت روز وداع با تو جهان مات ماند و دید ایران داغدار چگونه عزا گرفت مجید نظافت

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 71صفحه 19