مجله نوجوان 118 صفحه 25
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 118 صفحه 25

از ملّت فلسطین محکوم به حمایت از تروریسم هستیم و خیلی از کشورهای عربی دوست آمریکا محسوب می‏شوند. سردبیر: ما توقّع نداریم که همۀ حکومتها، در مقابل خدمتی که امام به جهان اسلام کرد، از خودشان حسن نیّت نشان بدهند. متأسفانه نفوذ غرب در بسیاری از کشورها آن قدر زیاد بود که آنها به جای سپاسگزاری، مقابل ما قرار گرفتند. ولی هدف امام، هدفی تاریخی بود. هدفی که مخاطب آن تمام ملّتهای مسلمان بودند و این هدف به بار نشست. حتّی خیلی از کشورهای عربی که در سالهای اوّل انقلاب، خواهان سرنگونی نظام ایران بودند، حالا فهمیده‏اند که یک قدرت منطقه‏ای اسلامی به نام ایران، بهتر از ابرقدرتی است که دم از دوستی آنها می‏زند، امّا از بزرگترین دشمنشان یعنی اسراییل حمایت عملی می‏کند. عماد: به نظر من قشنگ‏ترین کار امام، اعلام روز جهانی قدس بود. علی اصغر: آن هم در ماه رمضان که برای مسلمانها خیلی عزیز است. یعنی هیچ مسلمانی فراموش نمی‏کند که آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان، روز قدس است. سردبیر: البته امام عزیز ما، از این جور ریزه کاریهای هنرمندانه زیاد از خود نشان دادند. ولی قشنگ‏تر از اعلام این روز، این بود که اصلاً قیام امام خمینی، از همان ابتدا با موضوع فلسطین گره خورده بود. امیررضا: یعنی امام، قبل از پیروزی انقلاب و قبل از اعلام روز قدس، همین نظر را داشتند؟ سردبیر: دقیقاً. و این یکی از رمزهای شخصیت برجستۀ امام خمینی است. ببینید بچّه‏ها، شاید ظاهر قضیه فقط این باشد که امام به عنوان یک مرجع تقلید، مخالف سیاستها و رفتارهای شاه ایران بود. بنابراین رفته رفته تبدیل به یک رهبر مخالف شد و توانست با هدایت مردم یک کشور- یعنی ایران- نظام سلطنتی را نابود کند و جمهوری اسلامی را به وجود بیاورد. این اتفاق، هر چقدر هم بزرگ، نمونه‏های زیادی در جهان دارد. امّا عظمت کار امام، تأسیس یک نظام فکری بر اساس دین اسلام بود، که شاه ایران، شاید یکی از کوچک‏ترین موانع تأسیس این نظام به حساب می‏آید. علی اصغر: پس مبارزه با شاه، هدف نهایی و اصلی امام نبود! سردبیر: نه تنها حذف شاه، هدف اصلی امام نبود، که اتّفاقاً امام در ابتدای نهضت، اصلاً حرفی از سرنگونی شاه نمی‏زد. امام، شاه را نصیحت می‏کرد. یعنی می‏خواست، این آدم که حالا به هر دلیل شخص اوّل کشور محسوب می‏شد، باعث افتخار، عمران و هدایت جامعه باشد. حتّی امام خطاب به شاه از سر خیرخواهی حرف می‏زد و می‏گفت من نمی‏خواهم که تو مثل پدرت بشوی! ایشان تا این حد سعۀ صدر داشت. ولی دربارۀ اسراییل، از همان ابتدا امام موضع قاطع و روشنی داشت. ایشان اسراییل را یک دروغ بزرگ می‏دانست و سکوت در برابر این دروغ را جایز نمی‏شمرد. ادامه دارد...

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 118صفحه 25