مجله نوجوان 118 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 118 صفحه 8

قربان ولیئی همۀ نامهای تو ای ودود، که با آن که بی‏نیازی، به بندگانت مهر می‏ورزی و آنان را می‏نوازی. ای مجید، که پیش از آن که بندگانت دست نیاز برآرند، می‏بخشی و بیش از آن که سزاوارند، نعمتهایت را فرو می‏ریزی. ای باعث، که بیدار کنندۀ خفتگانی و زنده کنندۀ مردگانی و یاور فروماندگان. ای شهید، که همه را همواره می‏بینی و در همه جا دیده می‏شوی؛ هر کجا چشم می‏نگرد، پیدایی و بر هر چشم بینایی. ای حق، که همه رونده‏اند و تنها تو پاینده‏ای؛ تنها تو چیره هستی و استوار؛ هر چه جز تو را بقایی نیست. ای مبین، که هستی به نور پیدای تو، از عدم سر برکشیده است. ای وکیل، که کارساز و کاردان تویی؛ گره کارها را تو می‏گشایی و هر که کار خود را به تو سپرد، از اندوه و اضطراب رهایی یافت. نیایش گندم گندمی هستم خدایا. چنان کن که در گندمزاران برویم. خوشه‏ای شوم. خوشه‏ای هستم خدایا. چنان کن که از من نانی بپزند. نانی هستم خدایا. سفره‏ای خالی را از من سرشار کن خدایا. ریزه‏هایم را به باد بسپار. گنجشکها را به مهمانی‏ام آور. خاکم کن خدایا. خوشه‏ای از من برویان.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 118صفحه 8