تهمینه: من میگویم در بارۀ مشکلات دختران گفتگو کنیم.
ملیحه: واقعاً هیچ چیز دیگری نمیشد گفت که از این کلیشهایتر باشد. بدجوری زدی تو گوش
کلیشه!
فاطمه: اصلاً چرا فکر میکنید دخترها مشکلات دارند؟ لابد چون پسر نیستند؟!
سردبیر: یک دفعه شد یک بحثی پیش بیاید، شما دخترها خودتان را با پسرها مقایسه نکنید؟
تهمینه: من منظورم این حرفهای تکراری نبود. منظورم این بود که بتوانیم مشکلاتمان را مطرح
کنیم.
ملیحه: حتماً مشکلات دخترها یعنی چرا ما را توی استادیوم راه نمیدهند و چرا آزادی نداریم و
چرا نمی توانیم تا آخر شب توی کوچه و خیابان باشیم و...
تهمینه: شما مهلت نمی دهید که من حرفم را بزنم! من هم میدانم که استادیوم جای مناسبی برای
دخترها نیست و دختر نباید تا دیر وقت بیرون از خانه باشد. ولی مثلاً قبول دارید که پسرها بیشتر
از ما امکانات ورزشی دارند؟
فاطمه: من با این موافقم. اصلاً هر جا صحبت از ورزش میشود، اولویّت با پسرهاست.
سردبیر: بچّهها الان باشگاهها و ورزشگاههای زیادی برای دخترها وجود دارد.
فاطمه: در تهرن شاید مثلاً تعداد استخرهای زنانه و مردانه با هم برابر باشد امّا فکر میکنید در
شهرستانها هم همینطور است؟
سردبیر: متأسفانه از وضعیت ورزش بانوان در شهرستانها اطّلاع زیادی ندارم
تهمینه: اشتباه نکنید. نباید تعداد ورزشگاه ها برای دخترها و پسرها به یک اندازه باشد بلکه باید دخترها 2 برابر پسرها باشگاه و ورزشگاه داشته باشند.
سردبیر: این یعنی جاه طلبی زنانه!
تهمینه: نه! اتفاقاً عدالت در همین است. چون پسرها در همه جا میتوانند ورزش کنند. توی کوچه
فوتبال بازی میکنند. توی خیابان دوچرخه سواری میکنند. توی هر پارکی به راحتی میتوانند
والیبال بازی کنند. امّا دخترها فقط باید در جاهای سرپوشیده ورزش کنند، پس نتیجه میگیریم که
حداقل دخترها باید دو برابر پسرها ورزشگاه داشته باشند. آن وقت باز هم شرایط عادلانه نمیشود
چون پسرها هرجا دلشان بخواهد بازی میکنند. دو برابر تازه خیلی هم کم است.
ملیحه: حالا لازم نیست از هول حلیم بیفتیم توی دیگ! شما اجازه بدهید ما به همان شرایط برابر
با پسرها برسیم، بعد برای دو برابرش یک فکری میکنیم.
سردبیر: پس تا اینجا موضوع بحث ما شد ورزش دختران! موضوع خوبی هم هست. کدامتان بحث
را ادامه میدهید؟
ادامهاش جا نشد.
شمارۀ بعدی را بخوانید.
*ملیحه و تهمینه با هم دختر عمو هستند.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 137صفحه 12