کاغذ نمکی
پیشگویی جای نشستن
احمد: این راست است که میگویند بعضی روزی پسری وارد کلاس شد. در کلاس جایی
ازمردم میتوانند از روی کتاب، آیندۀ آدم را برای نشستن نبود، رو به معلّم کرد و گفت: آقا
پیشگویی کنند؟ اجازه! جا نیست که ما بنشینیم
جواب: بله، کاملاً درست است. برای این که معلّم جواب داد: خب بیا روی سرمن بنشین
مادرم وقتی یکی از کتابهای مرا بازمی کند و از جانم!
من چند سؤال میکند، میتواند بگوید که آخر پسرفوراً جواب داد: آقا میترسم لیز بخورم!
سال چه بلایی سرم میآید!
تخم گذاری
معلّم: اصغر اگر من سه تا تخم مرغ
روی میز بگذارم. تو هم دو تا ی دیگر
روی آنها بگذاری جند تا تخم مرغ
می شود؟
اصغر:آقا اجازه! من که نمی توانم
مثل شما تخم بگذارم!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 137صفحه 14