مجله نوجوان 163 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 163 صفحه 12

حرفهای خودمانی آقا! تریبون یک لحظه تعطیل... ! آهای خانمی که نعرة می­زنی: من جگر گوشة کوروش کبیرم، من فرزند آرش و کاوه و هخامنشم! آهای خانم مدعی فرهنگ و پیشینة درخشان! گمانم شما را موقع سوار شدن به اتوبوس و مترو هم دیده باشم!! آهای آقا، بله... خود شما! همین شمایی که به آن راننده چپ و راست عناوین گوسفند و بزغاله و حیوون را می­چسباندی. همان راننده­هه که وسط خیابان در ماشینش را باز گذاشته بود و مسافر پیاده می­کرد دیگر..! من آن موقع که شما یواشکی چراغ قرمز را رد کردی، مسافر صندلی عقب ماشینتان بودم! خانم اجازه؟! مگر شما 24 ساعت سر کلاس نمی­گویید سیستم آموزشی مدرسههای ایران به درد نمی­خورد؟ مگر نمی­گویید دانش آموزان سیکل که خوبه، دیپلم و لیسانس و فوق لیسانسمان هم بی سواد است؟ پس چرا خودتان الکی الکی و کشکی دست توی جیب مبارکتان می­فرمایید و کیلو کیلو به ما نمرههای درخشان می­دهید؟! آهای بابا جان! شما که همه­اش به همسایه بالایی فحش می­دهی و می­گویی فرهنگ آپارتمان نشینی ندارد، پس چرا تا نصفه شب صدای تلویزیونمان از سر کوچه شنیده می­شود؟! آی بچّه! بله، همین خود شما که شبانه­روز می­نالی و می­گویی کنکور حقّت را ضایع کرده و باید به فکر فرار مغزها و اینها! بیفتی. تو مگر چقدر سواد داری؟ تو که سر همة امتحانها تا روی بازوهایت تقلّب می­نوشتی و به خود من هم تقلّب می­رساندی! آهای...! می­بینید؟! می­بینید؟! آدم همه­اش باید حرص بخورد! چرا؟ چون همة ما از آن نی نی توی گهوارة­مان گرفته تا آدم حسابی­مان فقط ادعا داریم. آن هم چه ادعاهایی به چه گندگی! دریغ از یک ذرّه عمل و پایبندی به ادّعاهایمان... چرا ما دیگر ایران زمان کوروش نیستیم؟! چرا ما ژاپن نشدیم؟! چرا ما رانندگی­مان مثل فلان کشور نیست و سیستم آموزشی­مان مثل بهمان کشور؟! چون همة ما از ریز تا درشتمان به ادّعاها و اعتقاداتمان پایبند نیستیم و فقط شعار می­دهیم و حرف می­زنیم. یک کم از تریبون بیاییم پایین و به رفتارهایمان دقّت کنیم. دانشجوی ما به سیستم

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 163صفحه 12