مجله نوجوان 176 صفحه 28
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 176 صفحه 28

مریم شکرانی طنز تست استعداد (شاخه استعداد مجری تلویزیون گری!) صبورانه در ترافیک گیر کرده است و... ج- یک قصّة تابلو و ضایع در مورد خودمان می­سازیم و با آب و تاب برای مخاطبان تعریف می­کنیم مثلاً آقا جان ما امروز داشتیم با سیروس (سیروس کیست؟! پیدا کنید پرتقال فروش را ) از میدان ونک می­آمدیم یهو دیدیم خانم کاندولیزا رایس با آن چهرة ضایعشان دارند می­روند در یک کلینیک زیبایی که برای جرّاحی دماغ توی صف زنبیل بگذارند. من می­گویم سیروس برویم جلو سلام و احوالپرسی کنیم... سیروس می­گوید: غلط کرده است مگر کی است؟ ! آمده دماغش را عمل کند خلاصه بینندگاه دماغهایتان را عمل نکنید و اعتماد به نفس داشته - سلام حال شما؟! جیجر شما. آقربان خنده تان بروم من 2- یکی از ابزارهای اصلی صمیمیت پس از سلام و احوالپرسی با مخاطب را ذکر بفرمایید؛ الف- یک لبخند ملیح و سپس خواندن یک منظومه هفتاد من از دیوان آشیل حماسه سرای یونانی و سپس اشاره همکاران در اتاق فرمان برای دیدن ادامه برنامه. ب- همینطور یک بند و پشت سر هم قربان صدقه ملّت برویم، قربان آن کشاورزی که با دستهای پینه بسته چایی می­نوشد. قربان آن کودک محترم عشایری که صبحها صورتش را نمی­شوید و همین طوری سر میز! صبحانه می­آید. قربان کارمندی که 1-یک سلام و احوالپرسی صمیمانه با بینندگان بفرمایید: الف-با عرض سلام و احترام به محضر گرامی حضرات والا و درود و صد بدرود پیشکش درگاه همایونی مخاطبان جان ب-سلام بینندگان عزیز که جانم فدای شما قربان لطف و مهربانی و صفای شما، انشاالله درد و بلای همه شما شش دانگ بخورد در فرق سر بنده چرا شما قدم بر روی زمین می­گذارید بیایید بر روی تخم چشم ما قدم بگذارید. ج- با هیجان و جیغ وسط صحنه می­پریم سپس خودمان را کف استودیو و زمین میاندازیم و یک دور روی زمین می غلتیم سپس می­گوییم. سلاااام!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 176صفحه 28