مجله نوجوان 176 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 176 صفحه 3

سرمقاله مُردیم از بس حرف جدّی زدیم بد می­نویسیم، صدای همه در می­آید. اصـلاً چرا همة چیزهـای خوب باید برای بچّههای خوب باشـد؟ قصّههای خوب برای بچّههای خوب! جایزههای خوب بـرای بچّههای خوب! مجلّههای خوب بـرای بچّههای خوب! اصلاً مگر بچههای بد دل ندارند؟ اصلاً ما دلمان می­خواهد یک مجلّه برای بچههای بد منتشـر کنیم. هر کس هــم که خیال می­کند خیلی­ مثبت و مؤدّب و با کلاس است برود یک مجلّة دیگر بخواند. الان شـما هسـتید. از آن بچگی هم از این بچّههای پاستوریزه و لای دستمال کاغذی بزرگ شده یا به اصطلاح شما این بچّه­مثبتها خوشمان نمی­آمد چونکه پیر شدیم از بس سرکوفت آنها را توی سر ما زدند. حــالا چند روزی اسـت که مادرها و پدرهای این بچّه مثبتها هی به ما تلفن می­زنند و به کارهای ما ایراد می­گیرند. مثلاً می­گویند چرا عکس سوســک در مجلةتــان چاپ می­کنیــد. بچّههایمان چندششان می شود. آخر بچّـه باید اینقــدر لوس و ننر باشــد؟ ما هم سن و سال شــما بودیم پلنگ شکار می­کردیم حالا اینها از سوسـک می­ترسند! یا مثلاً بــه ما زنگ می­زنند و می­گوینــد صفحــة اعصاب­نوردی را تعطیل کنید؛ ایــن صفحه باعث می­شــود بچّههــای مــا بی­تربیت بشوند. ما این همه مطلب برای بچّههای خوب و باتربیت می­نویســیم، بــه چشــم کســی نمی­آید. حالا که دو صفحه برای بچّه ­های شما که مخاطب مجلّة دوست هستید تا به حال به ایــن نکته پی­برده­اید که ما­ دوسـتیها یک کمی (البته فقط یک کمی) با بقیّة مجلات فرق داریم. نویســندگان­­ اکثــر مجـلّات وقتـی می­خواهند مجلّه منتشر­ کنند اوّل کلی جلسـه می­گذارنــد و تصمیمات مهم می­گیرند که چه بکنند و چه نکنند ولی شاید باورتان نشود اگر بگوییم که ما تا به حال هیچ جلسه­ای در مجلة دوست نداشته­ایم و آنقدر با هم صمیمی هستیم که حتّی بدون برگزاری جلسات رسمی هم می­توانیم حرفهایمان را به هم بزنیم و اندیشـههایمان را بـا هــم در میان بگذاریم. البتــه ما تصمیم مهمی هم نداشتیم که بگیریم. ما فقط می­خواستیم با شما دوست باشــیم. دوست بودن که دیگر به جلســه گذاشــتن و تصمیم گرفتن نیازی ندارد. ما مثل باقی مجلّات قصد نداشتیم به شما آموزش بدهیم. اصلاً خودمان چیز زیادی بلد نبودیم که بخواهیم یاد شما بدهیم. اصلاً هم قصد نداشــتیم شـما را تربیـت کنیم. راســتش را بخواهید ما هم وقتی هم­سـن و سال شما بودیم خیلی بچّههای بــا تربیتی نبودیم؛ یک چیزی بودیــم مثل همیــن چیزی که

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 176صفحه 3