سال آمدنش به قم به پایان نیامده بود که در سحرگاهی سرد، بدنش سرد و بیجان شد. دهم بهمن 1351 مردم خبر یافتند که پیر قم برای ابد چشم بر هم گذارده است.
جدید به معنای دمیدن عطر امید در دل آن پیر نیز بود و حوزه برای قوام گرفتن در شرایط سخت آن روزگار
به همین مقدار تأیید نیز نیاز داشت. برای او چه زود گذشت و چه زود
استاد چشم بر هم گذارد. پانزدهمین
نشست و روحالله در این درس اول تمرین میکرد تا خود را از خود بیرون کند.
شش سال، گاه هر روز و گاه چند هفته یک روز، نزد او میرفت تا با عرفان نظری آشنا شود و در عرفان عملی شنا کند. عرفان نظری بدو میآموخت که به هر چه بنگرد، خدا را ببیند، نه آنکه جلوههای خدا را که این را هر کس به هر چه بنگرد میبیند. در عرفان عملی طریقتی را میآموخت که سالک را از شریعت به انهار معرفت میبرد.
ره چند ساله را چند ماهه پیمودن
اکنون آیت الله حائری در مییابد
که این نوجوان، ره چند ساله را چند ماهه میپیماید، آنچنان که پس از
چند سالی روحالله جواز اجتهاد گرفت و خود از بهترین مدرسان درس خارج شد. اما ادب حکم میکرد که تا استاد بر کرسی استادی توان نشستن دارد
او نیز بیحوصلگی نکند و نشستن
در کنار کرسی استاد را وظیفهای
بداند که هم شرط ادب است و هم تمرین تواضع و از همه مهمتر حضور همیشگی او در درس بنیان گذار حوزۀ
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 186صفحه 13