مجله نوجوان 186 صفحه 22

حیم - اعصاب‏نورد برای اعضای کلوپ اعصاب‏نوردی مثل رئیسِ «‏مان سانگ»! سلام سلام می‏کنم خدمت دوستان و همکاران مجلّۀ دوست و سلامی مخصوص می‏کنم خدمت دوست خوبم حیم- اعصاب‏نورد. شاید کارنامۀ مرا که ببینید تعجب کنید! ولی باید بدانید که معدل امسال من 47/19 شده و این کارنامه هم یک شوخی کوچک است برای اینکه برنده بشوم! حیم-اعصاب‏نورد! برایتان یک توصیه دارم و دوست دارم یکی از اعضای کلوپ اعصاب‏نوردی شوم: اگر دیدید کسی در خانه به شما توجّه نمی‏کند و تولد یکی از اعضای خانواده است، یواشکی در یخچال را باز کنید و دو دستتان را فرو ببرید درون کیک. آن وقت وقتی می‏خواهند کیک را بیاورند حسابی خواهرتان گریه می‏کند. البته اگر نقشۀتان لو رفت فقط جلوی دست نباشید و توصیه دیگری ندارم. فقط به همکار گرامی‏تان (چاپارخونۀ پانادون) این نامه رانشان دهید تا حسابی دلش بسوزد. سیم-اعصاب‏نورد از تهران وقتی در این هفته، نامه‏های ارسالی به مجلّه رسید دو احساس متفاوت یقۀ حیم-اعصاب‏نورد را چسبید و او را تا آستانۀ اشک و بغض و رمانتیسیسم برد؛ ابتدا چند نامه‏ای که به نام بابا پانادون مرحوم آمده بود دل اهالی هفته نامه را خون کرد و دوم کوه نامه‏هایی که به نمایندگی دائمی کلوپ اعصاب‏نوردی واقع در هفته نامه آورده شد. هر نامه‏ای را که باز کردیم امواج محبت از آن بیرون جست وسر تا پای اعضای کلوپ را خیس اشک شوق کرد و حیم-اعصاب‏نورد­برای لحظاتی فکر کرد که «ایم سانگ اوک» رئیس شرکت بازرگانی «‏مان سانگ» است و حالا سهمیۀ «جی‏سینگ» سون بانگ را هم ازآن خود کرده است. با این ذوق و شوق کاسۀ شعرش لبریز شد و گفت: من حیم به اعصاب‏نوردی مشهور چشم دشمنان از حسدم گردد کور ایم سانگ! ز من درس مدیری آموز آنگاه شوی به آن ریاست مغرور اینگونه بود که حیم - اعصاب‏نورد احساسات پاک و زلال خود را بروز داد و دستور داد که این هفته فقط از نامه‏های رسیده برای صفحۀ اعصاب‏نوردی استفاده شود و ایده‏های خلّاقانۀ اعضای کلوپ برای باقی دوستداران این صفحه و علاقمندان به آیین اعصاب‏نوردی به زینت طبع آراسته شود.