مجله نوجوان 200 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 200 صفحه 3

صاحب امتیاز: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (س) مدیر مسؤول: مهدی ارگانی سردبیران: افشین علاء/ محسن وطنی دبیر تحریریه: فاطمه سالاروند مدیر هنری: حامد قاموس مقدم Hghm97@gmail.com صفحه آرایی: مهدی وطنی/ زهرا سادات موسوی گروه هنری: لیلا بیگلری/ مجید صالحی عاطفه شفیعی راد/سارا قاموس مقدم/نازنین جمشیدی ویراستار: حسام الدین قاموس مقدم تلفکس: 77648693/88836792 ایمیل: doost_nojavan@yahoo.com نشانی: تهران - صندوق پستی 14155-3563 توزیع و امور مشترکین: محمدرضا ملّازاده فکس: 66712211 تلفن: 66706833 من جاسوس نیستم رازی برای تمام فصول اعصاب نوردان مخترع سرشاخه­های نور همه عالم تن است و ایران دل تو یک کارگردانی قاتل بیگناه قدم نو رسیده در مرورگرها! دوست دارین چی کاره بشین چند میلیون سالته کوچولو؟ امیری که نوکر حسین بود یک اختراع وابسته پیغام گیر یک معلم خواب پسرک هدف ما قهرمانی است جدول و سرگرمی قطار اندیمشک سرمقاله در حاشیۀ سفر به عتبات عالیات شهر کربلا مردم شهر کربلا مشکلات فراوانی دارند و این مشکلات از زمان حملۀ آمریکا به عراق بیشتر شده است. البته معلوم نیست این مردم ستمدیده از دست صدام چه کشیده­اند که به این راحتی­ها به سلطۀ آمریکا رضایت می­دهند و حاضرند هر کاری بکنند که دیگر به روزگار صدام باز نگردند. یاد آن روایت معروف افتادم که گفتند: «در جهنم مارهایی هست که انسان از ترس آنها به اژدها پناه می­برد». خدا آخر و عاقبت این مردم را به خیر کند. شهر کربلا مثل باقی شهرهای عراق با کمبود برق مواجه است و بیشتر مردم در بیشتر ساعات شبانه روز برق مورد نیاز خود را از طریق ژنراتورهای خانگی تأمین می­کنند و با سیم به همسایه­ها نیز برق می­رسانند. این سیم کشی­ها در معابر عمومی شهر کربلا به قدری زیاد است که سقف پیاده­روها چیزی شبیه به تار عنکبوت به نظر می­آید. مشکل دیگر و اساسی­تر شهر کربلا بهداشت این شهر است. آب رودخانۀ فرات که تا همین چند سال پیش به نیّت تبرّک نوشیده می­شد، به قدری آلوده شده است که دست زدن به آن هم می­تواند خطرناک باشد. البته مردم شهر کربلا با این آلودگی مشکل ندارند؛ مثلاً با چشمان خودم دیدم که مرد دستفروشی که روی یک گاری کوچک، جگرکی مفصّلی برپا کرده قسمت شانزدهم بود، سبزیهایش را در آب رودخانه شست و در لای نان پیچید و این در حالی بود که سگی به راحتی در طرف دیگر رودخانه شنا می­کرد. به هر حال مردم آنجا از این چیزها بدشان نمی­آید و جالب اینجاست که مریض هم نمی­شوند. به نظر می­رسد که اماکن مقدّس کربلا نیز برای عربها اهمیّت چندانی ندارد؛ مثلاً محل شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام در انتهای کوچۀ باریکی قرار گرفته است که کاروانها برای رفت و آمد در آن کوچۀ تنگ دچار مشکل می­شوند. با این حال ساختمان کنار مقام حضرت علی اکبر علیه السلام بدون کمترین عقب نشینی برای ساخت و ساز یک آپارتمان هشت طبقه مجوز گرفته و مصالح ساختمانی، همین راه تنگ و باریک را هم مسدود کرده است. در آغاز این راه باریک هم با تپه­ای از زباله مواجه می­شوید که شهرداری کربلا برای جمع­آوری آن هیچ برنامه­ای ندارد. یا مثلاً محل شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام اتاقک کوچکی در کوچۀ باریکی است که از چپ و راست در محاصرۀ مغازه­های کوچک و بزرگ قرار گرفته و برای نشستن و دعا خواندن زائران جایی ندارد. به راستی اگر این مکانهای مقدس در ایران قرار داشت و ایرانیان مسؤولیت نگهداری از این اماکن مقدس و خدمتگزاری آن را به عهده داشتند، آیا باز هم وضعیّت این اماکن به این صورت بود؟ ادامه دارد...

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 200صفحه 3