مجله نوجوان 200 صفحه 27
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 200 صفحه 27

و همۀ فامیل هم همین را می­گویند... بله، دکترها گفته­اند ما سرطان خون داریم و هرچه خواستیم فوری بهمان بدهید چون به زودی می­میریم. امروز هم یکی از دکترهایمان می­خواستند به ما زنگ بزنند و بگویند که نمرۀ امتحان این بچه را بیست بدهید ولی ما شمارۀ شما را بهشان ندادیم و گفتیم که زشت است شمارۀ­تان را همه جا پخش کنیم. خلاصه ما به ایشان اطمینان دادیم که خودمان به شما زنگ می­زنیم و سفارش خودمان را می­کنیم و پیغام ایشان را می­رسانیم. دستتان درد نکند. حالا 18 یا 19 هم دادید، اشکال ندارد ولی دیگر کمتر نشود... در ضمن اسم امواتتان را هم روی کاغذ بنویسید تا اگر آن بزرگواران را دیدیم سلام شما را بهشان برسانیم. - آقا اجازه؟ ما در طول سال تحصیلی یک سری عکس و فیلم از شما گرفتیم که مایۀ آبروریزی است. اگر به آبرویتان علاقه دارید، ما را قبول کنید وگرنه از این به بعد مردم را در اتوبوس و مترو می­بینید که غش غش می­خندند و فیلم و عکس شما را برای هم بلوتوث می­کنند. با سپاس! - سلام آقای معلم... آقا اجازه؟ ما الان از سر کارمان به شما زنگ می­زنیم. راستش را بخواهید، پدر ما هفتۀ قبل قطع نخاع شدند و به رحمت خدا... نه ببخشید به رحمت خدا نرفتند فقط قطع نخاع شدند. الان یکسال تمام است که ما جور ایشان را می­کشیم و خرج خانوادۀ­مان را می­دهیم. مادران متأسفانه زن ولخرجی هستند و طلا و جواهرات خیلی دوست دارند. همین 3-4 روز پیش بود که پایشان را در یک کفش کردند و به زور از ما یک میلیون تومان گرفتند که بروند سرویس طلا بخرند. آن یکی خواهرمان هم دم بخت است و باید برایش جهیزیه بخریم. الان شش ماه است زار می­زند که ماشین ظرفشویی می­خواهد ولی ما پول نداریم که دل این دختر معصوم را شاد کنیم. خودمان هم دیکس! کمر گرفتیم از بس کار می­کنیم. خلاصه شما شرایط ما را درک کنید. ما با این همه مشکلات و بدبختی کی وقت می­کنیم درس بخوانیم؟! خودتان زن و بچه دارید و می­فهمید بنده! چه می­گویم. ما را قبول کنید. من همیشه برایتان دعا می­کنم چرا که گفته­اند دعای آدم مظلوم مورد موافقت قرار می­گیرد. -آقا اجازه؟ ما شش سال است که در این کلاس درجا می­زنیم. اگر می­خواهید از شرمان راحت شوید، لجبازی نکنید و ما را قبول کنید. این به نفع هردوی ماست. - ای گل زیبا سلام.... ای که همچون چمنی.... عشق منی... ای انسان زیبا و فداکار... این که زمین زیر پاهای شما می­لرزد و آسمان می­ترکد و دریاها وحشی می­شوند و هی مسخره بازی در می­آورند ... ای مرد خوب و محترم ... حتی هری پاتر هم قادر نیست جواب محبتهای شما را بدهد ... ای انسان زیبا و خیلی باکلاس ... مرا دریابید .... هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم... وعدۀ ما روز امتحان!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 200صفحه 27