حامد قاموس مقدم
تو یک کارگردانی!
باور کن
به بهانۀ پخش فیلم تلویزیونی «روز بعد از خوشبختی»
سیروس مقدم کارگردان خوبی
است؛ نور را خوب میشناسد. از
امکانات تصویربرداری به خوبی
استفاده میکند و میتواند از بازیگران
حرفهای بازی خوبی بگیرد. فقط
یک ایراد کلّی در کار او وجود دارد
و آن این است که دلش میخواهد
سریالساز باشد. شاید به همین دلیل
است که معمولاً داستانهای زیبا و
بکری را آغاز میکند ولی در میانۀ
راه، بیننده را دلزده میکند. بینندگان
سریالهای او تنها به این دلیل، سریالش
را دنبال میکنند که یا سریال مناسبتی
میسازد و مردم به دیدن هر شب
آن عادت میکنند یا طوری بیننده
را سرکار میگذارد که بیننده دلش
میخواهد از ته ماجرا سر در بیاورد و
زودتر گرۀ داستان باز شود.
تا به حال چند تله فیلم از مقدم
پخش شده است که آخرین آنها «روز
بعد از خوشبختی» است. فیلمی با بازی
هوشنگ توکلی، مهسا کرامتی، آرش
مجیدی و جمعی دیگر از بازیگران.
داستان این فیلم حکایت پسر جوان
مجرّدی است که از همسر دوست
مرحومش خواستگاری میکند و قرار
است به حج برود.
اتفاقات، گرهها و تناقضات شخصیتها
به نحوی کنار هم چیده شده است
که به بیننده احساسی واقعگرایانه
را منتقل میکند و بیننده میتواند
تک تک کاراکترهای داستان را درک
کند و با آنها احساس همذات پنداری
داشته باشد.
شخصیتهای این فیلم، همگی
خاکستری هستند یعنی نه آنقدر بد
هستند که آدم دلش بخواهد سر به
تنشان نباشد و نه آنقدر خوب هستند
که دل آدم برایشان ضعف برود.
قشنگی این شخصیت پردازی هم
دقیقاً همین است و به همین دلیل
ظریف است که کاراکترها واقعی و
باورپذیر هستند.
مطمئناً سیروس مقدم خیلی دلش
میخواست چند تانکر آب در اختیار
داشت که داخل فیلم مذکور ببندد
و آن را به یک سریال هزار قسمتی
تبدیل کند. به هر حال سیروس مقدم
به هزار و یک دلیل کارگردان خوبی
است و تنها به یک دلیل کارگردان
خوبی نیست؛ آن هم همان آبهای
فراوانی است که درون طرح خود با
داستان یک خطّیاش میبندد و آن را
به یک سریال تبدیل میکند.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 200صفحه 14