مجله نوجوان 240 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 240 صفحه 7

نامه ای به نجف هنگامی که امام در نجف تبعید بودند و حادثه ی شهادت حاج آقا مصطفی اتفاق افتاد . من نوجوانی هفده - هجده ساله بودم . وقتی خبر شهادت را شنیدم . نامه تسلیتی برای ایشان نوشتم ، و از خانم زهرا مصطفوی که عازم نجف بود خواهش کردم که نامه ی مرا به آقا بدهد . البته همه فکر می کردند که آقا آنقدر مشغله دارندکه حتی نتوانند این نامه را بخوانند . خانم مصطفوی رفتند و برگشتند و گفتند : اولین کاری که کردم ، این نامه را به ایشان دادم و آقا جوابش را نوشتند . امام به خودشان این زحمت را داده بودند که جواب تسلیت یک جوان هفده - هجده ساله ای را بنویسند و تشکر کنند و به دخترشان بگویند که : شما حتماً این نامه را برسانید . مریم کشاورز نامه ی دانش آموزان دبستان فاطمیه بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر امام عزیز و بزرگوارمان خمینی روح خدا امام عزیز ! ما بچه های کلاس پنجم جهاد مدرسه ی فاطمیه هستیم . چون در کتاب دینی ما نامه ی امام محمد تقی (ع) را به فرماندار سیستان و نصیحت هایی را که امام به ایشان کرده اند ، نوشته ، ما هم تصمیم گرفتیم که برای شما نامه ای نوشته و شما را نصیحت کنیم ! ولی اماما ! ما شما را نمی توانیم نصیحت کنیم ! زیرا شما بزرگوارید و از همه گناهها به دورید . شما آن امام بت شکنی هستید که مدت چهل سال است که نماز های شبتان ترک نشده ، ای بزرگی که ما را از قعر زشتیها و فسادها و بی ایمانیها به ساحل نجات رساندی ، ما در این ماههای عزای محرم و صفر ، عزا می گیریم ، زیاد نمی خندیم و سینه زنی و نوحه خوانی می کنیم ، چون شما به آن تأکید کرده اید . اماما ! اگر می توانستیم که چهره پاک و نورانی شما را از نزدیک ببینیم . خیلی خوب می شد ، ولی باز شکر که لیاقت آن برای ما پیدا شده که برای شما نامه بنویسیم . ای خمینی عزیز و جانمان ! شما پدر همه ی ما بچه ها هستید . ای پدر بزرگوار ! شما را اندازه ی ریگ های روی زمین ، آب های توی دریا وابر های آسمان دوست داریم . اماما ! ای کاش مسئولین مدرسه ، وسایلی فراهم کنند که ما بتوانیم از نزدیک شما را ببینیم . همه ما امیدواریم یک بار هم که شده در عمر مان تو را - ای آنکه وصفت را فقط خدا می تواند بکند - ببینیم . ای امام عزیزمان ! خواهش می کنیم از اینکه از شما تعریف کردیم ، ناراحت نشوید ، به خدا قلم در وصف شما خود می رود و نمی توانیم جلوی آن را بگیریم . اماما ! بدانکه ما ، مانند مردم کوفه تو را تنها نخواهیم گذاشت . اماما ! ما از همین بچگی نماز می خوانیم ، مقنعه سر می کنیم . برای مبارزه با امریکای جنایتکار و شوروی کثیف و برای کوری چشم دشمنان ، حتی ورق دفترانمان را تا آنجا که بتوانیم هم نمی کنیم . ای امام عزیزمان ! بگذار آخرین حرف هایمان را - که اینک دلمان نمی خواهد نامه را تمام کنیم - بنویسیم : ای امام عزیز ! تو مانند قلمی می مانی که همیشه سعی داشته ای و سعی می کنی که بر روی کاغذ دل انسانها، نام خدا را بنویسی. اماما! ما بچه های کوچک ، از توی قلبمان سه خواهش از شما داریم و امیدواریم لیاقت آن را داشته باشیم : اول آنکه ، ای پدر بزرگوارمان ، ای پیر جماران ، ای روح خدا ! با خط زیبای خودتان برای ما جواب بنویسید و ما و آموزگاران مان را در آن نصیحت کنید . دوم آنکه عکسی از خودتان را با امضای تان همراه آن برای ما بفرستید و در آخر آنکه امام جان ! در روز قیامت ، استجابت ما بنده های گناهکار خدا را بکنی . جان همه ما فدای یک لحظه عمر تو ، ای رهبر عزیز ! که هنوز ما مسلمانان قدر تو را نمی دانیم ، آقای خمینی عزیزمان ! باچشمانی مشتاق ، منتظر جواب نامه ی شما هستیم و تو ای صدام پست ! و ای ریگان خائن ! ای بگین بی حیا ! بدانید که خون بر شمشیر پیروز است؛ این گفته روح خدا امام است . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ، خمینی را نگه دار از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای از صحنه روزگار ، منافقین رو بردار ستارگان چو رفتند ، تو خورشید رو نگه دار تهران - یوسف آباد - سید جمال الدین اسد آبادی - خیابان 15 - دبستان دخترانه ی فاطمیه بسمه تعالی فرزندان عزیزم ! نامه ی محبت آمیز شما را قرائت کردم . کاش شما عزیزان مرا نصیحت می کردید که محتاج آنم ، امید است با نشاط و خرمی درسهایتان را خوب بخوانید و در همان حال ، به وظایف اسلامی که انسانها را می سازد ، عمل کنید و اخلاق خود را نیکو کنید و اطاعت و خدمت پدران و مادرانتان را غنیمت شمارید و آنها را از خود راضی کنید و به معلمهایتان احترام زیاد بگذارید ، سعی کنید برای اسلام و جمهوری اسلامی و کشورتان مفید باشید ، از خداوند تعالی ، سلامت و سعادت و ترقی در علم و عمل برای شما نور چشمان آرزو می کنم . سلام بر همه ی شماها . 29 شهر صفر 1403 ، روح الله الموسوی الخمینی صحیفه ی امام؛ ج 17 ، ص 138

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 240صفحه 7