مجله نوجوان 59 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 59 صفحه 23

احساس عشق چشمی بخند! اینکه مرا شادمان کنی کاری خلاف رسم قدیم جهان کنی آن قدر تشنه­ام که تو باید به خنده­ای این تشنه را به شیر و عسل میهمان کنی در من، هزارو یک شب دلتنگ و بی­قرار چشم انتظار اینکه خودت روزشان کنی مجنون منم - و اینکه دعا می­کنم خودت فکری برای لیلی این داستان کنی گاهی فقط دریچه بازی غنیمت است تا رو به بی­نهایت هفت آسمان کنی احساس عشق سبزترین نوع بودن است حتی اگر که گاه گداری گمان کنی که: ... عاشقی و در تو کسی راه می­رود. عادل سالم اتفاق سرخ غلاف از دشنه خالی گشت و مردی بر زمین افتاد و بر رخسار زرد مادری در خواب، چین افتاد تفنگی بی­برادر گشت و دشیت خالی از فریاد جنونی، ناجوانمردانه از بالای زین افتاد و تا پنهان بماند از نگاه دیگران مرگش تمام آسمان بر روی آن تنهاترین افتد دلیری کز میان قصه­های شرق بر می­خاست چنان ققنوس، در خاکستر خود آتشین افتاد الا ای سندباد، ای موج بی­برگشت، امیدم میان پنجه سیمرغ یأسی سهمگین افتاد میان نای مردانی که با او آشنا بودند پس از آن اتفاق سرخ، آوایی حزین افتاد غلاف از دشنه خالی گشت، کابوس شکوفا شد و یک آیینه از طاق اتاقی بر زمین افتاد بهروز سپید نامه

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 59صفحه 23