مجله نوجوان 141 صفحه 25

جهان بینی آقای میخی جهان بینی آقای میخی آقای میخی جهان را به شکل یک چکش بزرگ می­بیند که هر لحظه قصد دارد روی سرش فرود بیاید. چکشها هم از دیدگاه آقای میخی به چکشهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی تقسیم می­شوند. امّا مهم این است که همة اینها چکش هستند و قرار است توی سر آقای میخی کوبیده شوند. آقای میخی اعتقاد دارد اگر چکّش روی سر میخ کوبیده نشود هیچ چیزی روی هیچ چیز دیگری بند نمی­شود و جهان از هم می­پاشد. آقای میخی احترام زیادی برای چکشها قائل است و تنها انتظاری که از آنها دارد این است که موقع کوبیدن، کمر نازک آقای میخی را تا نکنند. آقای سیخی را هم بشناسید آقای میخی از دوستی با آقای آبی پرهیز می­کند چرا که فکر می­کند دوستی با آقای آبی ممکن است باعث زنگ زدگی او بشود؛ در عوض دوست دیگری دارد که خودش دوست دارد او را آقای سیخی صدا بزنند. آقای سیخی مثل آقای میخی اصلاً تو سری خور نیست و وضع مالی خوبی هم دارد چرا که اصلاً به کارهای میخی فکر نمی­کند. دلالی را به روزنامه نگاری ترجیح می­دهد و از کارهای فرهنگی خوشش نمی­آید. بیمه هم دارد و به زودی بازنشسته می­شود. تنها نگرانی آقای میخی در مورد آقای سیخی این است که او دوستان نابابی دارد و آقای میخی گمان می­کند که این دوستان ناباب ممکن است او را گرفتار بلای خانمانسوز اعتیاد بکنند. از این به بعد ماجراهای آقای میخی را در همین صفحه بخوانید.