مجله نوجوان 19 صفحه 32

انیمیشن ملوان زبل مرجان خوارزمی «پاپ آی» ملوان، شخصیتی که شما او را به نام ملوان زبل می شناسید، زندگی اش را نه از دنیای انیمیشن که از دنیای کمیک استریپ های الزی سگار آغاز کرد. اولین شخصیت های ثابت این کمیک استریپ، پاپ آی، نامزدش الیواویل و برادرش کاستور بودند. در سال 1924 کمیک استریپ های ملوان زبل یکی از محبوب ترین کمیک استریپ های دنیا بودند اما این کمیک استریپ ها با وجود همه محبوبیتشان در اواخر سال 1929 تکراری و یکنواخت شده بودند، اینجا بود که طراحان آن تصمیم گرفتند خانواده پاپ آی را با یک موقعیت ملوانی درگیر کنند و به این ترتیب آرام آرام شخصیت ملوان زبلی که شما می شناسید، شکل گرفت. خود ملوان زبل هم در این مرحله نسبت به سایر شخصیت های قصه پررنگ تر شد و نقش محوری گرفت. حدود سال های 1930 در دنیای انیمیشن سال های رقابت استودیوهای بزرگ فیلمسازی انیمیشن بود. در این سال ها این استودیوها سسعی داشتند با ارائه شخصیت های محبوب و تکرار آنها در آثار بعدی مخاطبین ثابت را به دست آورند. مثلاً استودیوی دیزنی روی خلق و تکمیل شخصیت های میکی موس، داندلداک و گوفی کار می کرد در حالی که استودیوی وارنربراس روی باگزبانی و دفی داک سرمایه گذاری کرده بود. استودیوی فلیشر سازنده شخصیت محبوب بتی بوپ در همین زمان توانست با سگار به توافق رسیده و ملوان زبل را به عنوان یک شخصیت انحصاری در اختیار بگیرد. موفقیت ملوان زبل حتی برای برادران فلیشر غیر منتظره بود. شخصیت اولیه ملوان زبل در عین بانمکی ایرادهای فراوانی داشت. یکی از این ایرادها هماهنگ نبودن حرکات دهان او با کلماتی بودکه می گفت، اما در سال 1938 یعنی زمانی که ملوان زبل به کلیدی ترین شخصیت استودیوی فلیشر بدل شده بود، این مشکل هم تا حدود زیادی از ماین رفت. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ملوان زبل در این سال ها گوی محبوبیت را از میکی موس ربوده بود و محبوب ترین شخصیت انیمیشن دنیا شده بود.در اوایل سال 1935 فلیشر اولین نسخه بلند ملوان زبل با عنوان «پاپ آی ملوان، سندباد را ملاقات می کند» را ساخت. موفقیت ملوان زبل با ظهور اولین سری انیمیشن های بلند کلاسیک دیزنی رو به افول نهاد و بزرگ ترین ضربه با ساخته شدن سفید برفی و هفت کوتوله دیزنی به شخصیت محبوب ملوان زبل وارد شد. برادران فلیشر در این زمان طرح ساختن انیمیشن 80 دقیقه ای سفرهای گالیور را ریختند. آنها می خواستند نقش گالیور را به ملوان زبل بدهند اما ایده ساخت این انیمیشن با استقبال چندانی مواجه نشد و فلیشر ها دریافتند که محبوبیت شخصیت ملوان زبل، به کوتاه بودن فیلم هایش است و نوع پردازش شخصیت دریک اثر بلند، ناپخته و سطحی به نظر می رسد.پس از مرگ برادران فلیشر، استودیوهای معروفی برای کسب امتیاز استفاده از شخصیت ملوان زبل به رقابت پرداختند. اکثر تولیدات جدید ملوان زبل، کپی های بدی از نسخه های سیاه وسفید اولیه بودند که با عوض کردن نقش چند شخصیت فرعی می خواستند به داستان قبلی رنگ و بوی تازه ای بدهند. ابرقدرت شدن و زورمند بودن یکی از آرزوهای آدم هاست.در ملوان زبل خوردن اسفناج این آرزو را برآورده می کند و او به قدرتی غیرقابل تصور دست پیدا می کند. اسفناج انتخاب بامزه ای است، چون جزو سبزیجات است و آدم از سبزی این طور توقع ها یی ندارد، مگر در کارتون ها و دنیای کارتون ها.همین!