مجله کودک 58 صفحه 28
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 58 صفحه 28

قسمت سوم جنگل پردردسر درخت عجیب و غریب یلدا شرقی می مو، بچه خاله میمون، دست مادرش را ول کرد و دوید از چیزی که تازه کنار خیابان درآمده بود، بالا رفت. خاله میمون گفت: «بیا پایین، زود باش، معلوم نیست اون چیه؟» می مو گفت: «خب درخته دیگه.» خاله میمون گفت: «این چه درختی یه که هی سبز می­شه، قرمز می­شه، زود بیا پایین، بریم بقیه رو خبر کنیم. نیم ساعت بعد آقا خرسه با پسرش خُرخُر، و خانم قورباغه با دخترش، قورقوری آمدند، آقا خرگوشـه هم با پسرش خورخور رسید. خانم قوباغه گفت: «وای چه درخت ترسناکی!» قورقوری گفت: «من دوستش ندارم.» خانم قورباغه گفت: «دوستش نداشته باش عزیز دلم.» آقا خرگوشه گفت: «صبح که من رفته بودم دنبال هویج، چند تای دیگه کنار خیابون دیدم. اینا چطوری دو روزه در اومدن؟» شاید ننه کلاغه بدونه.» خور خور گفت: «بابا میوۀ این درختها خوردنی­یه.» آقا خرسه گفت: «میوه­اش کجا بوده؟!» بعد با هیکل تپلش امد طرف آن درختی که سبز و قرمز می شد و گفت: «الان از ریشه درش می­آرم.» خُر خُر، پسر آقا خرسه هم گفت: «منم کمکت می­کنم بابا.» آقا خرگوشه رفت جلوی آقا خرسه و گفت: «حالا دست نگه دار، بگذار ننه کلاغه بیاد، شاید درخت به درد بخوری باشه.» آقا خرسه شکمش را خاراند و گفت: «ننه کلاغه از کجا می­دونه، هی همه­اش می­گی ننه کلاغه، ننه کلاغه!» خاله میمون گفت: «هر چی باشه اون سن و سالش از ما بیشتره، بیشتر دنیارو گشته.» می مو دوباره دوید و از آن درخت سبز و قرمز رفت بالا و روی سر آن نشست. خانم قورباغه گفت: «بیا پایین بچه.» می مو گفت: «من نمی­خوام کسی این درخت رو بکنه، نگاه کنین چقدر قشنگه، یک کمی سبز می­شه، یک کمی قرمزه.» خُر خُر پسر آقا خرسه هم گفت: «منم می­خوام ازش برم بالا.» آقا خرسه با عصبانیت گفت: «وقتی یکی کار بدی کرد که نباید تو هم اون کارو انجام بدی.» خاله میمون ناراحت شد و رفت روی شاخه بلند درخت سپیدار نشست و گفت: «می مو زود بیا پایین، بیا برو ننه کلاغه رو خبر کن.»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 58صفحه 28