وجوب واجب و امکان ممکن را دایره ای فرض کن؛ چه آنکه امر وجود دایره ای است که آن را خطی به دو نیمدایره تنصیف کند. و این خط خود قطر دایره است. و «قطر» اصطلاحاً خط مستقیمی است که از محیط دایره به مرکز مرور نماید و به کنار دیگر آن رسد. این خط از دیگر خطوط که در میان دایره واقع شده است، و آن را «اوتار» گویند، اطول باشد. و دایره با این خط بر شکل دو قوس یا کمان ظاهر شود. شیخ اکبر، رضی الله عنه، در فتوحات گفته است:
و ما أظهر القوسین من هذه الدائرة إلا الخط المتوهم. و کفی بک قولنا فیه المتوهم، و المتوهم ما لا وجود له فی عینه. و قد قسّم الدائرة إلی القوسین. فالهویة عین الدائرة، و لیست سوی عین القوس فی القوس الواحد عین القوس من حیث الهویة. و أنت الخط القاسم المتوهم فی جنب الحق، متوهم الوجود، و لیس إلا عین الحق. و هو قوله: «أو أدنی». و الأدنی رفع المتوهم. و إذا رفع من المتوهم، لم یبق سوی الدائرة، فلم یتعین القوسان.
بنابر آنچه شیخ فرمود، سرّ «قاب قوسین» از خط متوهم پیدا می شود. و چون این خط از میان برخیزد، مقام «أوأدنی» است، که صاحب این مقام بعد از فرق بعدالجمع، یعنی فرق دوم، آن را ادراک نماید باید توجه داشت که در تجلی شهودی ممکن است که آن خط که دایره را به دو نیم نموده از نظر شهود سالک محو شود، ولی در حقیقت باقی است.
کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 100 شیخ عراقی(قده) گفته است:
محب و محبوب را یک دایره فرض کن که آن را خطی به دو نیم کند، که بر شکل دو کمان ظاهر شود. اگر این خط که می نماید که هست و نیست وقت منازله از میان طرح افتد دایره چنانکه هست یکی نماید؛ سرّ «قاب قوسین» پیدا آید.
«گر بخوانی تو این خط موهوم بشناسی حدوث را ز قدم»
کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 101