مقدمه و شرح از استاد سید جلال الدین آشتیانی
گفتار در جامعیت مقام اسم اعظم
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1386

زبان اثر : فارسی

گفتار در جامعیت مقام اسم اعظم

خاتمه

‏ ‏

‏در این رسالۀ محققانه و نفیس، بر این اصل مهم مکرر تأکید شده است که‏‎ ‎‏«اسم اعظم» دارای مقام جمع و مقام تفصیل است. چه آنکه این اسم مبارک‏‎ ‎‏«اُم الاسماء» است، و به نحو وحدت و بساطتْ جامع جمیع اسماء کلیه و جزئیه و‏‎ ‎‏فرعیه و اصلیه می باشد. این اسم ـ نه مفهوم آن بلکه حقیقت آن ـ به نحو تفصیل در‏‎ ‎‏کلیۀ مظاهر وجودیه متجلی است. و إن سألت الحق، تنزل این اسم از مقام‏‎ ‎‏غیب الغیوب به مقام احدیت و واحدیت و مظاهر خلقیه جدا و منحاز از تنزل ذات‏‎ ‎‏نمی باشد. همان طور که گفته شد، تنزل ذات به معنای انخلاع و تجافی نیست؛ و‏‎ ‎‏این حکم در اسماء نیز جاری است. چه آنکه اسمْ نزد این طایفه، ذات متجلی به‏‎ ‎‏اسم «العلیم» و «القدیر» و  غیر این دو است. و بنابر مسلک ائمۀ طایفۀ شیعه، یعنی‏‎ ‎‏اهل بیت و خاتمان ولایت و وارثان مقام و احوال و علوم حضرت نبویه، سلام اللّه‏‎ ‎‏علیه و آله، اسم همان ذات حق است به اعتبار صفتی از صفات جمالیه و جلالیه. ‏

‏به اصطلاح عرفا در ظاهر وجودْ اوصاف و اسماء عین وجودند. و مراد از «ظاهر‏‎ ‎‏وجود» واجب الوجود است. و واجب همان حقیقت وجود است به اعتبار تنزه آن از‏‎ ‎‏جهات امکانی؛ و یا اعتبار وجود به شرط لا از تعین امکانی. اوصاف و اسماء مانند‏‎ ‎‏اصل وجود ساری در حقایق وجودیه اند. و اگر صفتی در مظهری ظاهر و بارز باشد، ‏‎ ‎‏منافات با کمون صفات و اوصاف دیگر در آن مظهر ندارد. در کلمات ارباب‏‎ ‎


کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 148

‏عصمت و طهارت به حقایق خارجیه «اسم» اطلاق شده است؛ چه آنکه کلیۀ کلمات‏‎ ‎‏و حروف وجودی حاکی از حق اند. به تعبیری دیگر، حق یا حقیقت وجودْ ساری در‏‎ ‎‏کلیۀ اشیا و مقوم جمیع اشیاست. در آثار محققان اوایل لفظ «کلمه» و «کلمات» به‏‎ ‎‏«باطن» و «ظاهر» هر موجود اطلاق شده است. و اینکه به ذوات مقدسۀ انبیا و اولیا و‏‎ ‎‏ملایکه «کلمه» و «کلمات تامات» اطلاق کرده اند، از آن جهت است که حکایت آن‏‎ ‎‏ذوات از حق تعالی تامتر و کاملتر است. ‏

 

کتابمصباح الهدایة الی الخلافة والولایةصفحه 149