برای مجلس ختم مادرم، شیخی آمد و گفت: من لاهوتی هستم و سه -
کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 58 چهار سالی از طرف رژیم به گرمسار تبعید بودم. اجازه دهید برای ختم مادر شما من منبر بروم. ما هم از خدا خواسته و از آنجا که به دنبال یک روحانی بودیم که به مسائل سیاسی روز آشنا باشد و بتواند این مسائل را در سخنرانی بیان کند، خیلی استقبال کردیم.
انصافاً منبر خیلی داغی هم رفت و ما را شیفته کرد. آشنایی ما با آقای لا هوتی از همانجا شروع شد.
کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 59