اماما چشمه ات در شهر جاری است
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

پدیدآورنده : ایزدپناه، عباس

زمان (شمسی) : 1374

زبان اثر : فارسی

اماما چشمه ات در شهر جاری است

‏برای احمد یادگار امام‏

‏□ عباس ایزدپناه / قم‏

[[column]]

‏ ‏

[[column]]

‏بیا ای شوکت آیینه‌هامان ‏

‏دمی بنشین درون سینه‌هامان‏

‏بیاب این زورق بشکسته‌ات را‏

‏بیاب این عاشق دلخسته‌‌‌ ات را‏

‏تو رفتی روح ما با کاروان رفت‏

‏تو رفتی ابر هم از آسمان رفت‏

‏چه دارت ابر آهت ای خمینی‏

‏بنازم بر نگاهت ای خمینی‏

‏خیالت آه می‌‌‌ آید پی من‏

‏نمی‌‌‌ گنجد نوایت در نی من‏

‏هرای ابر عرفانی خمینی‏

‏جهانی، جان جانانی خمینی‏

‏قرارم ده بجان بی‌‌‌ قرارت‏

‏بنوشان از زلال ذوالفقارت‏

‏به دریا برده‌‌‌ ای این سینه‌‌‌ ام را‏

‏تو احیا کرده‌‌‌ ای آیینه‌‌‌ ام را‏

‏تو هر جا بوده‌‌‌ ای خورشید آنجاست‏

‏امام عاشقان جاوید آنجاست‏

[[column]]


[[column]]

[[column]]

‏سلامت باد ای نور پیمبر‏

‏درودت باد ای شمشیر حیدر‏

‏بنازم بر تبارت ای خمینی‏

‏فدای یادگارت ای خمینی‏

‏الا ای عاشق سرمست سرمد‏

‏ببین گام پدر در گام احمد‏

‏هرای سینه‌‌‌ اش از آه پیداست‏

‏پدر در چهره‌‌‌ اش چون ماه پیداست‏

‏گل عشق است صد آیینه دارد‏

‏همه داغ پدر در سینه دارد‏

‏هر آنکس محو عرفان خمینی است‏

‏بداند راه او راه حسینی است‏

‏چه نوری بود بر بنیاد احمد؟‏

‏خدایا آتشین شد جان احمد‏

‏شراری شعله زد بر طور جانش‏

‏بسوزانید هم جان و جهانش‏

‏همان عشق و فنا و آتش و نور‏

‏چو موسی در حریم وادی طور‏

‏بسی زین فتنه‌‌‌ ها در جام عشق است‏

‏فنا زیباترین فرجام عشق است‏

‏***‏

‏قرار سینه‌هامان بی‌‌‌ قراری است‏

‏اماما چشمه‌‌‌ ات در شهر جاری است‏

‏تو را شور حسینی می‌‌‌ شناسد‏

‏خمینی را خمینی می‌‌‌ شناسد‏

‏مرنجان عاشقا لفظ دری را‏

‏غلافی نیست تیغ حیدری را‏‎                  ‎