مجله نوجوان 39 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 39 صفحه 34

آسمانی ها مادرم قرآن بخوان مادرم ، قرآن بخوان با صدایی آشنا آشنا مثل نسیم مثل خواب بچه ها از صدایت خوبتر در تمام خانه نیست نرمی آواز تو در پر پروانه نیست هیچ می دانی که شب وقت قرآن خواندنت می گذارد مثل من ماه ، سر بر دامنت؟ رحل را آورده ام خانه امشب روشن است مادرم قرآن بخوان وقت قرآن خواندن است باز جاری می شود بر لبم این زمزمه این صدای مادر است یا صدای فاطمه؟... افشین علا نیکی سزای نیکی روزی امام حسن مجتبی علیه السلام در اطراف مدینه از سایه دیوار باغی می گذشت. از دور غلام سیاهی را دید که کنار دیوار نشست و سفره ای را که داشت ، باز کرد. غلام یک لقمه نان می خورد و یک لقمه هم به سگ می داد. وقتی امام به نزدیک او رسید ، برروی او تبسم کرد و فرمود : "گرسنه می مانی و نانت را به این حیوان می دهی؟!" غلام گفت : "چه کنم؟!" خجالت می کشم که من بخورم و او گرسنه بماند. من می توانم در برابر گرسنگی صبر کنم ولی او نمی تواند و صدا می کند و بچه ها را می ترساند." امام او را تحسین کرد و پرسید : "اینجا چیکار می کنی؟" گفت : "باغ از فلان کس است و من برده او هستم و برای او کار می کنم." حضرت فرمود : "از جایت حرکت نکن تا من برگردم!" حضرت رفت و غلام را از صاحبش خرید و او را در راه خدا آزاد کرد و خواست به او سرمایه ای بدهد. صاحب باغ هم وقتی این بزرگواری را دید از امام پیروی کرد و باغ را به غلام بخشید و گفت : "نیکی از نیکی می زاید." مهدی آذریزدی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 39صفحه 34