مجله نوجوان 95 صفحه 30
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 95 صفحه 30

خاله زنک جسارتاً امروز می خواهم دربارة یک موضوع مهم ، خیلی بی پرده و راحت با هم حرف بزنیم . این موضوع ، ماجرای قدیمی است که همة مردان زمین به عنوان یکی از نقطه ضعف های همة زن های زمین از آن یاد می کنند . معضلی به نام درگیری با مسائلی که در اصطلاح رایج به آن ها مسائل «خانه زنکی» می گویند ! بگذارید یک بار هم که شده با این موضوع ، علمی برخورد کنیم و مثل دانشمندان راستکی ، اول «خاله زنک» را تعریف کنیم . «خاله زنک» موجود جالب و غریبی است که گرچه در اغلب موارد خیلی گل درشت است ولی خیلی وقتها باید با زوایای چشم مگس به ریزه کاری های این موجود بپردازیم ، چون کمی موذی است و به قول قدیمیها مثل پیاز لایه به لایه است ! خاله زنک شخصیتی است که چشمش چیزهایی را می بیند که ربطی به زندگی او ندارد و گوشش چیزهایی را می شنود که هیچ دردی از او دوا نمی کند . بیشتر اوقات لازم نیست او برای دیدن و شنیدن آنچه گفتم تلاش زیادی بکند ولی گاهی اوقات مواد لازم برای پختن آش خاله زنکی زیاد در دسترس نیستند و خاله زنک مجبور می شود خودش را به زحمت بیندازد و مثلاً در خانة مردم دوربین مخفی کار بگذارد یا رابط ضبط مکالمات تلفنی بخرد و یا حتی از درخت بالا برود . بعد از مرحلة جمع آوری اطلاعات ، یک خاله زنک حرفه ای وارد مرحلة پذیرش اطلاعات می شود یا به عبارت دیگر برای یافتن چاشنی های مناسب برای آشش به در و دیوار می زند . چاشنیهایی مثل دروغ ، یک کلاغ و چهل کلاغ ، کمی هم بدجنسی و یک ذره شیطنت از چاشنیهایی هستند که آش یک خاله زنک را حسابی خوشمزه می کند و جا می اندازد . حالا موقع مرحلة نهایی فرا رسیده است و او باید آش را به خورد دیگران بدهد . او یک لیست بلند بالا دارد . کسانی که دوستان نزدیک سوژه هستند ، کسانی که از او متنفرند و کسانی که با او کار دارند یا او با آن ها کار دارد ، از اصلی ترین آش خورهای یک خاله زنک حرفه ای هستند و . . . حالا بیایید از یک نگاه دیگر به خود خاله زنک نگاه کنیم . مسأله اصلی او چیست ؟ آخ آخ ، خراب شد ! چه مسائل ساده و بیخودی ذهن او را درگیر کرده اند . وقتی خوب فکر کنید می بینید که بازندة اصلی بازی خود خاله زنک است چون او برای پختن آش کذایی ، گرانقیمت ترین متاع زندگی یعنی وقتش را تلف کرده است . او به این موضوع فکر نمی کند که وقت و انرژی می توانست چه کارآیی های بهتر و مفیدتری داشته باشد . نکتة بعدی این است که خاله زنکها مثل قورباغه ها در سطح آب شنا می کنند و مثل همة چیز های سطحی خیلی زود دل اطرافیانشان را می زنند وکسی نمی ماند که آش آن ها را نوش جان کند و آن ها تنهای تنها می مانند . با این اوصاف ، وقت را به حرف و حدیث های بی پایان دربارة دیگران اختصاص دادن به چه دردی می خورد ؟ بگذارید خودم به این سؤال جواب بدهم : به هیچ دردی نمی خورد ، فقط باعث یک آبروریزی تاریخی برای همة خانمها و دختر خانم های عالم می شود .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 95صفحه 30