مجله نوجوان 160 صفحه 8

پانادون شرمندة شماست نقاشی از امین ذبیحی عزیزان بابا سلام ببخشید که برای چاپ مطالب زیبایتان باید اینقدر منتظر بمانید. باور کنید که چاره­ای نداریم. اینقدر نامه زیاد شده است که نگو و نپرس ولی ناامید نباشید. انشاالله به نوبت نامهها و ایمیلهای همة شما در مجلّه چاپ می­شود. ما اینقدر جایمان در این 2 صفحه کم است که من نمی­توانم جواب این آقای حیم اعصاب­نورد را بدهم. اشکالی ندارد. این هفته نامههای شما را چاپ می­کنیم. هفتة بعد من می­دانم و این اعصاب نورد روانی! خانم فاطمه صحافزاده از تهران یک شعر بسیار زیبا فرستادهاند: « سالار شهیدان» خورشیدی بود، تو آسمون نور می­تابوند بر گلامون قشنگ­ترین اون گلا حسین بود تو کربلا شجاع، صبور و مرد بود با دشمن در نبرد بود صورتِ اون نورانی بود کارهاش همه خدایی بود یک آدم بهشتی بود شعارش جنگ با زشتی بود شجاع، صبور و مرد بود با دشمن در نبرد بود شمر به دستور یزید شهیدش کرد بی­تردید خدا نگذرد ازش بلا بیاید بر سرش شجاع، صبور و مرد بود با دشمن در نبرد بود