مجله نوجوان 160 صفحه 24
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 160 صفحه 24

شرحی مختصر بر فرازهایی از زیارت ناحیة مقدسه سلام بر خاک تو ای حسین دکتر محمد رضا ستگری بر ساحل کربلای تو، روزی پدرت علی گذشته بود. پرسید بود نام این سرزمین چیست؟ گفتند: کربلا. مشتی از خاک را بویید و آنچنان گریست که خاک نمناک شد. آن­گاه چشمان اشک­آلود را به نگاه مبهوت و شگفت­زدة یاران دوخت و فرمود: روزی به محضر پیامبر رسیدم. شانههای پیامبر از گریه می­لرزید. پرسیدم:گریه چرا؟ فرمود: لحظه­ای پیش جبرئیل همین­جا بود و به من خبر داد که فرزندم حسین، در ساحل فرات، در سرزمینی به نام کربلا کشته خواهد بود. مشتی از خاک آن سرزمین را نیز به من بخشید تا ببویم، بوی این خاک، بوی همان خاک آشناست. سلام بر خاک تو ای حسین که شفابخش و زندگی آفرین است. تربت تو، چشمها را روشنایی و بینایی می­بخشد. شامّهها را میهمان بوی بهشت می­کند و جان را از «خاک» به افلاک پیوند می­زند. سلام بر بارگاه تو که نیایشگاه عارفان و محراب دعا و عشقبازی عاشقان است. سرزمین تو جوششگاه اشک است و مگر اشک، جویباری نیست که ما را به دریای لطف محبوب می­رساند. سلام بر تو که امامان و پیشوایان از نسل تواند. زنجیزة اولیا و اوصیا به تو می­پیوندد و همة عظمتها از قلّۀ کربلای تو سرچشمه می­گیرد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 160صفحه 24