مجله نوجوان 160 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 160 صفحه 3

سر مقاله چه غافل بودیم از سالاد فصل دلم می­خواهد من هم راجع به یک چیزی نظر بدهم و خودم را قاطی صحبت کنم امّا نه از کار رئیس جمهورها چیزی سرم می-شود و نه از قیمت مسکن خبر دارم ماشین هم ندارم که بدانم سهمیه بندی بنزین خوب است یا نه *** چشمهایم را در سرتاسر سفره می­گردانم.ظرف سالاد نگاهم را متوقف می­کند، برای چند لحظه به رنگ سبز و درخشان برگهای کاهو خیره می­شوم و به طرح زیبای، حلقههای گوجه زل می­زنم. انگار برای اوّلین بار است که سالاد می­بینم. باید اعتراف کنم که تا به حال متوجّه زیبایی فوق­العادة سالاد فصل نشده بودم. شاید همین صحبتهای خیلی خیلی مهم بزرگترها باعث شده بود که تا به حال اینقدر نسبت به زیبایی سالاد فصل بی­توجّه باشم. . . ! . ما ایرانیها عادت داریم که سر سفره با هم حرف بزنیم. اصلاً انگار غذا خوردن در سکوت به تنمان نمی­چسبد، مخصوصاً وقتی که سفره مهمان هم داشته باشد. مهمانهایی که دوستشان داریم و ماههاست که آنها را ندیده­ایم. مهمان که در سفره باشد گپ و گفت مثل نانِ سر سفره واجب می­شود. حالا مهم نیست که این صحبتها دربارة چی باشد. خود گفتگو اینجا موضوع مهمی است و سر سفره خیلی به آدم می-چسبد. حالا اینکه دربارة چی صحبت بشود زیاد فرقی نمی­کند. *** امروز هم یکی از آن مهمانیهای به یاد ماندنی است خالهها و مامان همینطور که مشغول صحبت کردن هستند، سفره را هم چیدهاند و بابا و دایی و شوهرخاله قاشق به دست از دیسهایی که سر سفره چیده می­شود استقبال می­کنند. اینجا دقیقاً همان نقطة شروع بحثهای سر سفره است. بابا سر صحبت را از اینجا باز می­کند که رئیس جمهور فعلی خیلی برنامههای مثبتی برای آیندة کشور دارد و دایی وسط حرفش می­پرد که نه خیر برنامههای رئیس جمهور قبلی خیلی بهتر بود. صحبت مثل همیشه ادامه پیدا می­کند و مثل همیشه پس از چند دقیقه به افزایش قیمت مسکن و مثل همین چند ماه گذشته به مبحث مهم و حیاتی سهمیه بندی بنزین ختم می­شود. . !

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 160صفحه 3