راه کارهایی برای خنگ به نظر نرسیدن مریم شکرانی
معمولاً اختراع هر چیز یک حکمتی دارد ! به
عنوان مثال علائم راهنمایی یا جهتهای چهارگانهای که
شمال، جنوب، غرب و شرق را نشان میدهند، اسامیای
که روی هرخیابان گذاشتهاند، پلاکهای آبی رنگ سر
کوچهها و شمارههایی که سر در خانهها نوشتهاند، اگر
بارها و بارها سر پیدا کردن نشانیهای مختلف گم
شدهاید سعی کنید شمارة 2 ما را روزی هفتاد و پنج
بار روی کاغذ بنویسید و زیر لب زمزمه کنید تا ملکة
ذهنتان بشود.
4 قبل از شرکت در مباحثات مهم حتماً مطالعه کنید در غیر اینصورت
ترجیحاً و بالا غیرتاً بیخیال اینجور کارها بشوید. به عنوان مثال مطمئن
شوید که فردوسی یک آدم مهم بزرگ بوده که برای نقد اندیشههایش
میزگرد میگذارند وگرنه اصولاً هر میدان و فلکه و خیابان و چهارراه و
کوچه فردوسی نامی، به خودی خود فاقد فکر واندیشه و نظر است!...
نمیفهمی؟ ! بچّه میگویم میدان و چهارراه اندیشه ندارد که برایش نقد
اندیشه و میزگرد بگذارند. ..افتاد یا نه؟ !... چی افتاد؟!. ای خدا هم اینک
مرا بکش !
1 این جمله را آویزة گوشتان کنید که در یک
جوک حتماً اتّفاقی کمیک رخ میدهد. اگر شما این نکته
را تقریباً هیچ وقت احساس نمیکنید سعی کنید به تمام
جوکهای ارسالی (چه از طرق شفاهی و چهره به چهره
چه از طرق غیر مستقیم، پیامکی و...) حداقل یک واکنش
ثابت لبخند نشان بدهید تا زیر سؤال نروید
3 جلوی جمع اقدامات محیّرالعقول نکنید و سنگین و متین
خلوتی بگزینید و به کنجی بخزید! اگر نمیتوانیدحداقل سعی کنید
قبل از حضور در جمع ضمن مشاوره با یک انسان صبور و قابل
اعتماد و دهن قُرص کارهای سادهای نظیر روشن کردن کامپیوتر
را یاد گرفته و تمرین کنید. نه اینکه عینهو شاخ شمشاد توی جمع
بپرید وسط و بخواهید کامپیوتر را زبانم لال با کنترل تلویزیون
روشن کنید.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 160صفحه 26