عکس از آتنا عبدی
خانم آتنا عبدی خرسند هم یک ایمیل طولانی و یک داستان زیبا برای ما فرستادهاند.
آقای سردبیرداستان ایشان را خواندند و گفتند اگر در شمارههای بعدی صفحة خالی
داشته باشیم این داستان را چاپ میکنیم. حالا در اینجا بخشهایی از ایمیل
ایشان را میآوریم:
به نام خدای پاکی و گل سرخ
باز یه مزاحم همیشگی ایمیل پرت
کرده. مزاحمی که هر چند وقت یه بار یادش
میافته که ای بابا یه دوستی هم هست که هر دفعه نامه
نوشتم جواب داده و از اون رفیق فابریکاست که هیچ وقت آدمو فراموش نمیکنه.
راستش خیلی وقت بود که قصد یه خسته نباشید جانانه گفتنو به شما داشتم اما مگه این درس و مدرسة
سمج وقت واسه آدم میذاره؟ اما حالا که برف یه فرصت بهمون داده کلی حرف برای گفتن دارم.
این چیزی که میخواهم بگم برم گرده به چندین ماه پیش، تقریباً شمارة100 به قبل مجلتون موقعی که هنوز
«سورژه طلایی» جای خودشو به « کاغذ نمکی » نداده بود. من مجلههای اون موقع رو خیلی بیشتر از الان دوست
دارم چون بیشتر از الان نیازهای منو از یه مجله برآورده میکرد. یعنی من دیگه مجبور نبودم مثلاً برای به دست
آوردن اطلاعات دربارة یه فیلم یا مطالب علمی یا داستان یا... چند مجلة جداگانه بگیرم و همش توی مجلة شما
جمع بود و واقعاً هیچ وقت نمیشد. من جایی از مجلة شما رو نخونده بذارم. حتی بعضی مواقع بعضی مطالب رو چند
بار میخوندم اما حالا مجلتون تبدیل به یه مجلة طنز شده، بار علمی مجلتون خیلی اومده پایین. اون موقعها که هنوز
سوژه طلایی بود مطالب علمی هم توی مجلتون بود. خیلی چیزهای جالب که خیلی هم توی درس هم توی معلومات
علمی ما بهمون کمک می کرد. شاید این حرف من رو خیلیا نپذیرن، خب آره، واقعاً مطالب طنز خیلی جذابتر از
مطالب علمیه اما واقعاً اون کمکی رو که مطالب علمی میتونه به ما بکنه هیچ وقت یه مطلب طنز نمیکنه و من در
اینجا پیشنهاد میکنم که سوژه طلایی یا یه چیزی مثل همون رو دوباره به مجلتون اضافه کنید.
بچههای نازنین ! گلهای بابا
برای پانادون نامه بنویسید و ایمیل پرت کنید.
عکستان را هم برای ما بفرستید تا شکل قشنگتان را هم کنار مطلبتان چاپ کنیم.
نشانی ما:
تهران - صندوق پستی 3563- 14155
پست الکترونیک:
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 160صفحه 9