حامد قاموس مقدم
تماشاخانه
لطفاً کمی کتاب بخوانید!
نگاهی به نمایش کلبۀ عمو تُم
روبروست چنان که گاهی اوقات
اتفاقاتی از این دست در تلویزیون رخ
میدهد. برای مثال وقتی یک سریال
بلند تلویزیونی که یک داستان طولانی
دارد به صورت فیلم سینمایی به نمایش
در میآید ، بینندهای که اصل سریال را
به صورت کامل ندیده باشد خود را
در برابر یک اثر غیر منسجم میبیند و
سر از کلّیت داستان در نمیآورد ولی
کسی که داستان اصلی را دنبال کرده
باشد، شاهد اثری خواهد بود که خرده
داستانها و فرعیات و شاخ و برگهای
اضافی آن هرس شده است و بیشتر
جنبۀ یادآوری دارد. بیننده در این
وضعیت فرصت آن را پیدا میکند
که مسیر داستان را به سرعت در
ذهن خود مرور کند .اگر از این زاویه
به نمایش آقای غریب پور نگاه شود،
مسلّماً این نتیجه به دست میآید که
تماشاگرانی که رمان را نخواندهاند یا
حداقل کلبۀ عمو تم را به شکل فیلم
سینمایی ندیدهاند، سرخورده میشوند
و با دلخوری و بی حوصلگلی سالن را
ترک میکنند!
اتفاق مهمی که قرار است در این نوع
نمایش بیفتد و قطعاً منظور نظر هنرمند
آمریکا آغاز کرد.
بهروز غریب پور با بازنویسی این
رمان و تنظیم آن برای اجرای صحنه،
گروه عظیم تئاتر آرین را به کار گرفت
و این اثر را بازآفرینی کرد.
اگر کسی رمان کلبۀعمو تم را
نخوانده باشد ، تصور خواهد کرد که با
یک نماش طولانی و از هم گسیخته
اجرای نمایش کلبۀعمو تُم به
کارگردانی بهروز غریب پور در سالن
اصلی تئاتر شهر به پایان رسید. این
نمایش بر اساس رمان «کلبۀ عمو تُم»
اثر هریت بیچر استو نوشته و اجرا شد.
هریت استو این رمان را در اواخر قرن
نوزدهم نوشت و بسیاری از حرکتهای
ضد نژادپرستی و ضد بردهداری را در
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 170صفحه 26