مجله نوجوان 175 صفحه 10

چاپار خونة پانادون بی نام تو نامه کی کنم باز گلهای بابا سلام ! اول دو تا توصیه دارم، بعد برویم سراغ نامههای شما. توصیـة اول: به هیچ وجه به حرفهای آقای اعصاب نورد گوش ندهید و صفحه­اش را نخوانید. توصیة دوم: نامههایی که می­فرستید باید نام و نشانی داشته باشد و گرنه ما نمی فهمیم که این نامه را چه کسی و از کجا فرستاده است. می­دهم که یک جواب باسوادانه برای شـما بنویسد و بفرستد. البته مشکل ما اینجاست که نامة شما آدرس فرستنده هم نداشـت. عیبــی نـدارد. از آقای سـردبیر تقاضا می­کنم در شمارههای بعدی یـک سـرمقاله در ایــن رابطه بنویسد. در مورد نامة دوم هم اگر راسـتش را بخواهید متوجه منظور شما نشدم ولی هر چه که باید نوشـته شـود، البته که باید نوشته شود! 3 نامــة عجیـب کـه نام و نشـانی فرسـتنده نــدارد، با یک دسـتخط به دستمان رسیده اسـت. متن نامهها را بخوانید: نامة اول: به نام خدا به ماهنامة دوست ادبیــات و اشــعار فانتــزی و اروپایی رواج ندارد. چرا؟ ترویج و توسـعة ادبیات و سـبکهای سمبولیک و اسـتعاری بسیار ضرورت دارد. نامة دوم: به نام خدا سلام آیــا نامههای مـا در مورد تصاویر پشـت جلد نوشـته شود؟ از زحمات شما سپاسگزاریم و منتظر مسابقات و سؤالهای بیشتر شما هستیم. در مــورد نامـة اول بایــد بگویـم آخر مـن پیرمرد، با سـواد مکتب خانـه­ای از این چیزها سـر در نمی­آورم. امّا نامة شـما را به آقای سردبیر سید سعید و سید نورالدین نجفی از خرم آباد- روستای گندابه سید سعید و سید نورالدین در نامه­ای که فرستادهاند از مسؤولان کتابخانة موسسّـه خیریه عتـرت فاطمی که به روسـتای آنها کتاب آوردهاند تشـکر کردهاند. ما هم از این دوسـتان اهـل مطالعه تشـکر می­کنیم و امیدواریم همیشـه موفق و سربلند باشند. سـید سـعید و سـید نورالدین جان! ای کاش یـک عکس هم از روستای قشـنگتان برای ما می­فرسـتادید تا با دیدنش دلمان تازه می­شد.