داستان نیز در مسیری مشابه حرکت
میکند یعنی یک مسیر یک طرفه از
دل شهر تا دل طبیعت.
داستان از آنجا شروع میشودکه بچّه
شیری در یک باغ وحش نمیتواند
نعره بکشد. پدر بچّه شیر که خود
به عنوان یک قهرمان در باغ وحش،
مشهور و معروف است، در پی یافتن
راه چارهای است تا این مشکل پسرش
را با طرفندی منطقی حل کند.
دست سرنوشت آنها را به جنگل
میکشاند و هنگام آن فرا میرسد
که شیر بزرگ خودش را در پهنۀ
طبیعت وحشی به بچّهاش نشان دهد
و تواناییهایش رابه او ثابت کند...
البته برای فهمیدن باقی داستان باید
کمی زحمت بکشید و فیلم را خودتان
ببینید!
همان طور که گفته شد، علاوه بر
اینکه در این فیلم به مباحثی همچون: «حیوانات حق دارند آزاد باشند» و
«در طبیعت آشغال نریزید» و «روی درختهای بیچاره یادگاری نکنید»
پرداخته شده است، نکات ظریفی از روانشناسی تربیتی نیز در آن به چشم میخورد. نکاتی که امروز به عنوان
معضل تربیتی کودکان مطرح است
و در سراسر جهان، نگرانی والدین را برانگیخته است.
سازندگان این فیلم منشأ تمام
مشکلات و معضلات انسانی و حیوانی
را «دروغ» دانستهاند و داستان، حول
همین محور پیش میرود.
اگر بخواهیم این انیمیشن را با رقیب
دریم ورکزیاش مقایسه کنیم در نگاه
اول تفاوتهای طراحی آنها به چشم میخورد. کاراکترهای ماداگاسکار فانتزیتر، شیرینتر و با رنگ و لعاب بهتری به نمایش درآمدهاند ولی کاراکترهای وحشی، واقع گرایانهتر هستند. اگر بخواهیم هر دوی این آثار
را در گروه سنی مخصوص خود قرار دهیم، باید ماداگاسکار را در گروه کودک و وحشی را در گروه نوجوان
جا دهیم ولی از آنجایی که آثار فانتزی در هر گروهی جذّاب است و مخاطب دارد، باید گفت میل به طبیعیتر شدن
کاراکترها در وحشی به عنوان نقطۀ ضعف فیلم عمل کرده است.
آن مفهوم ثانویه که در این فیلم
مورد نظر فیلمساز بوده است، در واقع بازگشت به فطرت است.
در مورد دوبلۀ این فیلم باید بگوییم هر چه قدر گفتار این فیلم و صداگذاریهای آن به جذّابتر شدن آن کمک
کردهاند، در عوض در ماداگاسکار،
دوبله در جهت عکس عمل کرده است
و فیلم را در حدّ یک سریال معمولی تلویزیونی پایین آورده است.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 193صفحه 27