مجله نوجوان 195 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 195 صفحه 12

فریبا دینار خرگفت: «من خرم!» صدایشان هفت طویله هم آن طرف­تر می­رفت.آقای گاو و خانم گوسفند داشتند با هم دعوا می­کردند که: «من بیشتر از تو می­دانم.» گاو به گوسفند می­خندید و می­گفت: «همه می­دانند که تو گوسفندی و هیچ چیز نمی­دانی!» و گوسفند هم صدایش را بالا می­گرفت که: «کار دنیا به کجا رسیده که یک گاو دارد به من می­گوید،هیچ چیز نمی­دانم؟»و همین طور دعوا می­کردند و سر هم داد می­زدند.یک خر که از آن اطراف می­گذشت، صدای گاو و گوسفند را شنید.توی دلش خندید و تصمیم گرفت گاو و گوسفند را با هم آشتی بدهد.به خاطر همین نزدیکشان شد،جفتک کوتاهی انداخت و گفت: «مشکلتان چیست؟!به هر حال من یک خرم و اول و آخر شما گاو و گوسفندیذ و نمی­توانید مشکلتان را حل کنید.» گاو و گوسفند از خنده پخش طویله شده بودند که خرهای این دور و زمانه چقدر جو گیر شده­اند. نتیجۀ اخلاقی 1:هیچ وقت با هم دعوا نکنید. نتیجۀ اخلاقی 2:هیچ وقت جو گیر نشوید که دانا هستید. نتیجۀ اخلاقی 3:هیچ وقت نقاط ضعف همدیگر را توی سر هم نزنید و باهم نامهربان نباشید. نتیجۀ اخلاقی 4: طویله کاه دارد و خر هم کاه دوست دارد!(همان دیوار موش داره،موش هم گوش داره!) نتیجۀ اخلاقی 5:به هم نخدیم،با هم بخندیم. نتیجۀ اخلاقی 6:تو ذوق دیگران نزنیم. نتیجۀ اخلاقی 7:از این داستان من عبرت بگیرید. نتیجۀ اخلاقی 8: داستان مرا برای کودکان خود تعریف کنید! چپکی آسمون شده بود زمین،زمین شده بود آسمون.آدما همه چپکی راه می­رفتن. به جای اینکه رو زمین راه برن،روی آسمون راه می­رفتن.پرنده­ها به جای اینکه توآسمون پرواز کنن،رو زمین پرواز می­کردن.ریشۀ درختا به جای اینکه تو زمین باشه،رو هوا بود.بارون از پایین می­ریخت بالا و ماهیا به جای اینکه توی آب شنا کنن، بیرون آب شنا می­کردن... . همه چی چپکی شده بود.زمین، آسمون،پرنده­ها، آدما،درختا، خیابونا، ماشینا... . خوب خودشم چپکی بود دیگه! چپکی وایساده بود و با چشای چپکی داشت دنیارو نیگا می­کرد و چپکی ریز ریز می­خندید!!!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 195صفحه 12