مجله نوجوان 195 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 195 صفحه 19

یادمه یک روز به یک موتوری گفتم کیف پول یک بنده خدا رو کش بره حتی اگه کیف رو ول نکرد اونو روی زمین بکشه هنوز حرفم تموم نشده بود که نامرد همچین چوبدستی منو کش رفت مات موندم عجب دزدهای بی ملاحظه ای پیدا می شن خدا به راه راست هدایتشون کنه الهی جوون خیر از زندگیت نبینی یک بار هم به یک دستفروش یاد دادم که چطور مواد خوراکی هله هلوله ای درست کنه و دم در مدرسه ها بفروشه و می تونه کلی با این کار سود کنه! یک بار سارق مسلح رو وسوسه کردم که بره بانک بزنه آنقدر هول شد که دستش رفت روی ماشه و شلیک کرد و تیرش خورد به لپم و اونو سوراخ کرد هنوز عصر نشده بود که خانمم بهم زنگ زد و گفت که پسرمون دم مدزسه ام هله هوله خریده خورده مسموم شده و داره میمیره اون روز از خودم متنفر شدم. دیگه از خودم بدم میاد می خوام یک اعترافی بکنم من پشیمونم از شیطون بودنم پشیمونم!!به نظرتون خدا منو می بخشه؟؟؟؟!!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 195صفحه 19