
وی خیلی کوشید که در مدرسه "علوم" بیاموزد ولی آن مدرسه را مطابق دلخواهش نیافت و از آن خوشش نیامد . تا این که وارد "دانشگاه پیزا" شد و در آن جا بود که توانست واقعاٌ در علم مطالعه و تحقیق کند و مخصوصاً آزمایش معروف خود را درباره ی آونگ ها ، انجام دهد؛ آزمایشی که می توان آن را یکی از آزمایش های مهم در تاریخ علم دانست.
گالیله یک "دانشمند" به معنی واقعی کلمه بود . او عقیده داشت که نظر دانشمند وقتی پذیرفتنی است که با آزمایش اثبات شود و این که دانشمندی در دانشگاه بنشیند و نظریه بدهد و سخنرانی کند نتیجه ندارد . دانشمند باید علم خود را در عمل نشان دهد ، نه در حرف یا نظریه ی تنها؛ و بعد هم آن را در مجامع علمی عرضه کند تا همه ببینند و بشنوند و درباره ی آن اظهار نظر کنند؛ تنها در این صورت است که بدانید که در آن زمان ، یعنی عصری که گالیله می زیست اعتقاد عمومی و قدیمی دانشمندان این بود که زمین ساکن است و خورشید و سیّارات دیگر به دور آن می گردند ، به همین دلیل هم زمین را مرکز جهانی هستی می دانستند .
قبل از این که گالیله به دنیا بیاید دانشمندی لهستانی به نام نیکولا کپرنیک (1543 - 1573 ) در قرن شانزدهم می زیست . کپرنیک اختر شناس بود و در احوال ستاره ها و ثوابت و گردش آنها مطالعه می کرد . کپرنیک به این نتیجه رسیده بود که برخلاف نظر همه ، زمین ساکن نیست ، برعکس ، خورشید ثابت است و زمین به دور خورشید می گردد .
گالیله که خود یک اختر شناس بود نظرات کپرنیک را تصدیق کرد؛ یعنی او هم معتقد شد که زمین به دور خورشید می چرخد ، اما وقتی نظر خودرا فاش کرد کسی نتوانست حرفش را باور کند و بسیاری را عصبانی کرد مخالفان گالیله می گفتند : "زمین خیلی مهم تر از آن است که بچرخد ! به نظرشان زمین مرکز جهان هستی بود . در هر صورت حرف گالیله برایش دردسر درست کرد .
داستان محاکمه ی گالیله در دادگاه تفتیش عقید قرون وسطی به خاطر این عقیده ی تازه ی او ، که از نظر ارباب کلیسا کفر به حساب می آمد ، شنیدنی است مختصر این که گالیله مجبور شد در دادگاه اعتراف کند که نظریه اش اشتباه بوده است و حرفش را پس بگیرد . اما او خود می دانست و امروز هم حتی بچه های دبستانی می دانند که حق با گالیله بوده است .
گالیله به جز اعلام نظر درباره ی سقوط اجسام و کروی بودن زمین و گردش زمین به دور خورشید و ردّ نظریه ی جهان مرکزی ، کار های دیگری هم انجام داد . مثلاً چند نوع تلسکوپ یا دوربین نجومی اختراع کرد و توانست با آن ستارگان را دقیق تر مشاهده کند . وقتی او برای اولین بار در یک شب مهتابی دوربین خود را روی کره ی ماه متمرکز کرد توانست وجود "کوه" را بر روی ماه تشخیص دهد . همچنین گالیله بعضی از میلیون ها ستاره ی آسمان را برای اولین بار کشف کرد . می گویند وقتی او برای اولین بار توانست با دوربین خود آسمان شب را نگاه کند از مشاهده ی "این سقف بلند ساده ی بسیار نقش" چنان به وجد آمد که همان جا با خاک افتاد و خدا را شکر کرد که به او چنین موفقیتی را اعطا کرده است .
گالیله عمر نسبتاً درازی کرد ، اما در سال های آخر چشم او ضعیف شد و دیگر نتوانست در آسمان شب نگاه کند و از این نعمت بزرگ محروم شد . وی در سال 1642 میلادی در گذشت و بدین ترتیب ، جهان یکی از بزرگ ترین مردان علم را از دست داد .
شگفت این که در همان سالی که گالیله در گذشت در گوشه ای دیگر از اروپا ، یعنی انگلستان ، کودکی به دنیا آمد که او هم به زودی یکی از دانشمندان بزرگ جهان گشت .او اسحاق نیوتن بود .
منبع : ستارگان درخشان / مهدی مراد حاصل / انتشارات تربیت
دوست نوجوانان
سال پنجم / شماره 20 پیاپی 232 / 7 شهریور 1388
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 232صفحه 27