مجله نوجوان 03 صفحه 6

طنز " بیماریهای مزمن نوجوانی " " ویاباری " " ویاباری " یا ویروس اعتیاد به بازیهای یارانه ای، اولین با در سال دو میلیون قبل از تاریخ، زمانیکه دو انسان اولیه در پی بیکاری طولانی شان تصمیم به اختراع ناخواسته یک سرگرمی گرفتند، به وجود آمد. آن زمان رایانهها هُلی بود. " شیپالا " مخترع رایانه هلی در فصل سرما که معمولاً شکار تعطیل بود تصمیم گرفت تا سرش را یک جوری گرم کند به وسیله چند عدد استخوان دایناسور، مقداری گرد سنگ آتش زنه و پوست مار زنگی، وسیله ای ساخت که قادر بود تعداد کشارهای انجام شده در فصل گرما را ثبت کند. " شیپالا " رایانه اش را به کمک مونس تنهایی اش که یک ماموت 6 متری بود به در غار دوستش برد و در زد (البته آن موقع دری موجود نبوده، پس قطعاً " شیپالا " به جای در، سنگ زده است!) دوست " شیپالا " که پنج روز بود در خواب زمستانی به سر می برد از دیدن اختراع شیپالا شاد شد و با هم آن را تا سر تپهها دادند و از همانجا نام " اُس داینا گر زنگیه هُلی" یا همان رایانه هُلی "را برای اختراع خود انتخاب کردند. " شیپالا " و دوستش از آن روز به بعد کارشان این شده بود که" اُس داینا گر زنگیه هُلی " را به سرتپه می بردند و شکار حیوانات را ثبت می کردند. کم کم به خاطر سرما و کمبود شکار، تصمیم گرفتند تا یک نفر به کار شکار بپردازد و دیگری کار ثبت آنها را انجام دهد. کم کم هیجان وارد ماجرا شد. " شیپالا " با نیزه و چوب و سنگ به جان حیوانات افتاد و دوستش با همان هیجان تعداد شکارها را ثبت می کرد. این کار مثل یک بیماری مزمن دامن هر دو را گرفت به طوری که گاهی هر دو غذا خوردن را هم فراموش می کردند تا روزی که یک دایناسور علف خوار بی سواد ومرتجع، اشتباهاً " شیپالا " و دوستش و " اس داینا گر زنگیه هُلی " را به ترتیب با یک کیوی ماقبل تاریخ، یک کیلو سبزی قرمه و یک پسته بزرگ ماقبل تاریخ اشتباه گرفت و همه را یکجا بلعیدد از آن سال به بعد تا زمان وارد شدن دستگاهی به نام " آتاری " اثری از این بیماری یافت نشد و هم زمان با وارد شدن این دستگاه بود که پژوهشگران هشدار دادند که ممکن است بعد از سالها " ویا باری " شیوع پیدا کند که همینطور هم شد و هنوز چند سالی نگذشته بود که این بیماری همه گیر شد. کم کم بقالیها، سبزی فروشیها، قصابیها و دیگر اصناف، کار خود را تعطیل کردند و با خرید چند دستگاه رایانه و playstation به شغل پررونق بازی رایانه ای پرداختند. کودکان نوجوانان و جوانان هم کار و زندگی را تعطیل کردند و صبح تا شب پای این رایانهها به کشتن سربازهای دشمن و رسیدن به جنگ با غول نهایی هر مرحله پرداختند. کار تا به آنجا رسید که مهندسان و دکترها هم داخل دفتر و مطب شان یک رایانه گذاشتند و مشغول امر خطیر غول کشی شدند. از این رو با نا بسامان شدن اوضاع و خطیر بودن وظیفه بنده به عنوان یک فوق تخصص امور پزشکی، ترتیبی داده شد تا این بیماری که در میان نوجوانان شیوع فراوانی پیدا کرده، توسط بنده از طریق مطبوعات بررسی و ریشه یابی و درمان شود. به همین جهت مختصراً نشانههای فرد مبتلا به ویا باری را ذکر می کنم تا در صورت مشاهده همچین کسی سریعاً او را به درمانگاه رسانده و یا از طرق پیشنهادی درمان نمایید.