مجله نوجوان 03 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 03 صفحه 9

اتمام نماز مغرب، امام روی همان سجاده به طرف جمع برگشتند و فرمودند که : من وارد مسایل ریز اجرایی نمی شوم اما توصیه ای دارم که خوب است روی آن فکر کنید. سپس مثالی را بیان کردند و فرمودند : در محله ای از اصفهان، بقالی بود که مشتریانش همه اهل محله بودند و همه با هم دوست و رفیق بودند تا اینکه یک روز صبح زود یکی از مشتریها می بیند دزدی قصد سرقت از بقالی را دارد. با او گلاویز می شود. بقال هم بعداً می آید. زمانی که کشمکش طولانی می شود، بقال می بیند که این دعوا مزاحم کسب و کار روزانه اش شده است. بنابراین دست رد بر سینه هر دو طرف، هم دزد و هم مشتری می زند و می گوید که از اینجا بروید و مزاحم کسب و کار من نشوید. امام ادامه دادند: حالا مواظب باشید این داستان آنجا در مورد شما اجرا نشود. یعنی اینطور نباشید که شما بین زمین و آسمان در لبنان رها شده و پشتیبانی و عقبه نداشته باشید. کمک کردن درست، اما از راهش. راه شما زمینی است که باید از سه- چهار کشور عبور کنید. شما که به لحاظ جغرافیایی به لبنان وصل نیستید و مشکل ارتباط زمینی دارید اگر بخواهید بجنگید، کار آسانی نیست زیرا در پشتیبانی گرفتار خواهید بود. این توصیه امام خط اصلی و سیاست کلی را برای همه مشخص کرد و حضور ما را در لبنان نه تنها نفی نکردند، بلکه محدوده آن را معلوم کردند. به این ترتیب ایران از ورود به جبهه انحرافی باز داشته شد و متوجه جبهه اصلی شد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 03صفحه 9