مجله نوجوان 03 صفحه 24
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 03 صفحه 24

هنر مسعود ملک یاری صندوق خالی عروسک­ها خیمه شب بازی از جمله نمایشهای آیینی سنتی ایران است که سابقه درخشانی در کارنامه نمایشی ایران دارد. این نوع نمایش در واقع سوغات ممالک زنگبار ( هند و آسیای جنوب شرقی ) است و شخصیت اصلی آن" مبارک " ( عروسک سیاه با لباس قرمز گل دار) مسافر آن دیار که به روایات مختلف در زمان قاجار و یا قبل از آن وارد ایران شده است. خیمه شب بازی طی حداقل صد سال اجرا در ایران، یکی از افتخارات ملی و از جمله مستندات وجود نمایش در این مرز و بوم است. این نمایش از آنجا که به وسیله عروسکهای نخی و داخل یک خیمه و اغلب شبها در قهوه خانهها اجرا می شده و تا سحر بساط شادی و تفریح و نکته آموزی خستگان را فراهم می آورده به این نام معروف شده است. عوامل اصلی آن را خیمه گردان یا عروسک گردان که در داخل خیمه می ایستد و پوشیده است، مرشد یا بابا که با تنبک و شلاق خود نقش ارتباط با عروسکها و ترجمه حرفهایش را برعهده می گیرد و نیز نوازنده کمانچه تشکیل می دهند. خیمه گردان با دستان ماهر خود بیش از ده عروسک را برای هر مجلس و هر قصه ای به تنهایی و در فواصل مشخص می گرداند. عده ای از استادان این فن همچون مرحوم استاد احمدی گاهی چندین عروسک را دریک صحنه مثل عروسی فرخ خان، در یک لحظه می گرداندند. استاد یا خیمه گردان در داخل دهان خود شیئی فلزی (سفیر ) به شکل سوتکهای پلاستیکی امروزی فرار می دهد که با دمیدن در آن و تولید صدای زیر و تندی به جای عروسکها حرف می زند. این سخنان با کمک بابا مرشد برای تماشاگران ترجمه می شود. عروسکهای بسیاری از جمله مبارک، طیاره خانم، پهلوان کچل رفتگر، سلیم خان، فرخ خان، هفت خواهران، میل بازان، ماشین سوار و. .. با دستان استاد خیمه گردان می گردند و با ساز نوازنده و بابا می رقصند ودل تماشاگران را شاد می کنند. بابا در نمایش خیمه شب بازی نقش بزرگ تر و راهنمای عروسکها را به خصوص مبارک را برعهده دارد. هراز گاهی با او شوخی می کند و یا مورد مطالبات مبارک قرار می گیرد. گاهی مبارک را ظاهراً با شلاق خود به خاطر بی ادبیهایش تنبیه می کند و گاهی مونس و غمخوار غصههای مبارک و عروسکها می شود و با خواندن اشعاری چون نمونه زیر، دل عاشق و خسته عروسکها و تماشاگران را آرام می کند : دیدن روی تو و دادن جان مطلب ماست. پرده بردار ز رخسار که جان بر لب ماست بت روی تو پرستیم و ملامت شنویم بت پرستی اگر این است که این مذهب ماست ای حبیب من ای عزیز من عشق روی تو شد نصیب من و در این میان ناله کمانچه و طرب تنبک، تماشاگران را می گریاند و می رقصاند.. متأسفانه چندی است با از دست رفتن بزرگان این هنر، اجرای واقعی مجالس آن نیز متوقف شده و اگر هر از گاهی از سوی شاگردان آن بزرگواران، اندک حرکتی در جشنوارههای آیینی سنتی صورت نگیرد، نشانی از حیاتش در خانواده بزرگ تأتر امروز ایران یافت نخواهد شد. نمایشی که روزگاری نه چندان دور در جشنوارههای معتبر دنیا و توسط بزرگانی چون "پیتر بروک" بارها و بارها تحسین شد و نشانه ای از هنر سربلند ایرانی بود و اکنون تنها خیمه است که... چراغش... خاموش مانده است. شاید روزی سراغ صندوق عروسک ها برویم که دیگر دیر است.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 03صفحه 24