طنز مریم شکرانی
چگونه به زورکسب درآمدکنیم؟!
تاریخچه: کسب درآمدبازور ریشه درتاریخ کهن بشریت دارد.دردوران
پارینه سنگی، انسان حجر قدیم رک وراست ازهم نوعانش درآمدطلب
می کرد و درصورتی که با پاسخ منفی مواجه میشد با یک سوت دایناسور
خویش را مجبور به گازگرفتن فرد پوست کلفت و قلدر می نمود.در دوران
نوسنگی انسان حجرجدید با انقراض نسل دایناسورها تصمیم گرفت بایک
لنگه جوراب صورت خود را بپوشاند و به صورت ناشناس واردغارهای محل
سکونت همشهریان خود شود و با گروگان گیری اخاذی کند. در عصر انقلاب
نوسنگی و همزمان با شروع تاریخ تمدّنبه لحاظ اختراع قانون،انسانزورگیر
مجبور شد با اسم قانونی عوارض و مالیات پوست انسانهای معاصرخودش را
بکند. این روند سالیان درازی ادامه پیدا کردتا اینکه در عصرجدید راههای
خّلافانه تری برای این کار اختراع شد . یکی از این راهها چاپ آگهیهای
تبلیغاتی در روزنامههای کثیرالانتشار و سوء استفاده ازخیل کثیرقشرمحترم
بیکار است. ما در اینجا به یک نمونه از این آگهیها اشاره میفرماییم.
شما کیستید؟! خوب در آینه به قد
و قوارۀ سه در چهار... عذر میخواهم
به قد و قوارۀ محترمتتان نگاه کنید!
سرمایهدار هستید؟! نه مسلماً!...
سواد درست و حسابی دارید؟! عمراً…
تخصص و تبحّر خارق العادهای دارید؟!
به هیچ وجه من الوجوه !... به درد این
اجتماع و مشکلاتش میخورید؟ اصلاً
حرفش راهم نزنیم ...پس چه هستید؟!
یک دست آدم آس و پاس و آسمان
جُل خدای نکرده! که دلش میخواهد
پول درست وحسابی به جیب برند.
دزدی؟!... نه آقا چرا روی کاری
که قرار است انجام بدهید اسم منفی
میگذارید؟! زبان و لبت را گاز بگیر
و یک مقدار مثبت نگرتر باش. ما فقط
قرار است به آدمهایی که خوب چشم
وگوششان را بازنمیکنند و دقّت
کافی ندارندکمی درس عبرت بدهیم
و با شناسایی این عزیزان تجربهای به
مجموعه تجارب زندگیشان بیفزاییم.
برای شروع کار لازم است که یک
مهارت درپیت یاد بگیرید. مثلاً مهارت
ساخت فرفرههای کاغذی وفانتزی یا
پولک و منجوق چسبانی روی کفش،
گلدان، خودکار یا هر چیزی که دلتان
خواست، بستن روبان به دسته مسواک
یا دندانههای شانه و بُرِس و... پس
از یادگیری این مهارتهای مزخرف
که در جهت رفاه حال شما و مغز
محترمتان اختراع شدهاند، یک آگهی
خفن در روزنامههای کثیرالانتشار
چاپ کرده و به ملّت وعده میدهید
که ثروتمندشان میکنید و وقتی شما
این آگهی را توی روزنامه چاپ کردی
دسته دسته خیل بیکاران محترم
جامعه است که به آدرس مورد نظر
شما حمله می کند. شما در اینجا از این
بیکاران عزیزعلی الحساب نفری ده
پانزده هزار تومان میگیری که بقیه
راه را برایشان توضیح بدهی و قبلش
هم پنج -شش تابرگه و تعهدنامه
دست تکتکشان میدهی و امضا و
اثر انگشت میگیری که بعد ازشنیدن
گام دوم خودشان را هم بکشند دیگر
پولشان را پس نمیدهید. تا اینجای کار
ملّت با چشمهای گشاد و دهانهای
کف کرده شدیداً مشتاق شنیدن گام
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 177صفحه 6