مجله نوجوان 177 صفحه 29
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 177 صفحه 29

حضرت از مسیری می­گذشتند، دهقانانی ایشان را دیدند. از اسب پیاده شدند و به شیوۀ خود به ستایش او پرداختند. حضرت فرمودند: این چه کاری است که می­کنید؟ گفتند: این رسم ماست که وقتی فرمانروایان خود را می­بینیم با این روش به آنها احترام می­­گذاریم. حضرت فرمودند: به خدا قسم که امیران شما از این کار شما سود نبرند و شما با این کار، خودتان را در دنیا به سختی می­افکنید و درآخرت نیز به سختی می­افکنید. چه زیانبار است رنجی که عذاب در پی آورد و چه سودمند است آسایش که ایمنی از آتش به همراه آن است. بترسید! بترسید که به خدا قسم خداوند چنان پوشانده است که گویی آمرزیده است. ترس با نا امیدی قرین است و شرم با محرومیّت و فرصت چون گذشتن ابر می­گذرد پس فرصتهای نیکو را در یابید. در شگفت باشید از انسان که با پیه می­بیند و با گوشت سخن می­گوید و با استخوان می­شنود و از سوراخی نفس می­کشد. که در این حدیث ،حضرت به چشم و زبان وگوش و بینی اشاره می­فرمایند. دل احمق در زبان او و زبان عاقل در دل اوست. آن بدی که تو را بد کند نزد خدا بهتر است از آن نیکویی که تو را خودپسند کند. دنیا چون به کسی رو آورد خوبیهای دیگران را به او قرض می­دهد و چون به کسی پشت کند خوبیهای خودش را از او می­گیرد. منبع: نهج البلاغه-کلمات قصار به گزینش مرتضی سورج

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 177صفحه 29