مجله نوجوان 177 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 177 صفحه 7

دوم ثروتمند شدن بوده فلذا برای گرفتن جانشان هم امضا می­دهند!-تا اینجای کار شما حسابی پولدار شده­اید. در این مرحله حضار را جمع کرده و مهارتهای ضایعتان را برایشان شرح می­دهید و می­گویید: تازگی­ها مد شده است که در کشورهای اروپایی از این مهارتها حسابی کارآفرینی کنند و شش برابردرآمد نفت را به جیب بزنند. در ایران هم این حرکت کاملاً نو است و از شدّت استقبال، مشتری کلیّه­اش را می­فروشد و اجناس بُنجل تولیدی شما را می­خرود. تا اینجا ملّت از خوشحالی بیهوش می­شوند؛ بنابراین با لیوانهای آب قند از آنها پذیرایی کرده و درخواست شارژ مجد ریالی به جهت توضیح مرحله سوم وشروع کار می­کنید. امضا و تعهدنامه یادتان نرود. ...بعله شما در پایان این مرحله تا حلقوم توی پول فرو می­روید. در مرحله سوم به ملّت مشتاق می­گویید که قبل از شروع به کار باید دورۀ مهارت آموزی بگذرانند...اِ چرا می­خندی؟! ببیند آن نیشت را! نکند جلوی مردم هم بخندی و گند بزنی ها! هیچ چیز خنده داری وجود ندارد. بله مهارت دیگر! مگر چه اشکالی دارد آدم متخصص پولک چسبانی روی کفش باشد؟! خیلی جدّی و متین و با کلاس و با پیاز داغ اضافه از نحوۀ ثبت نام در این دوره­های آموزشی می­گویید و همانجا شهریه­های خفنی از مشتریان جمع می­کنید. مشتریانی که ادعا می­کنند پول همراهشان نیست افراد باهوش­تری هستند که می­خواهند شما را دور بزنند! در اینجور مواقع زرنگ باشید آنها را گروگان بگیرید و به خانواده­هایشان زنگ بزنید که برای آزادی سریع­تر سه سوت شهریه­شان را بیاورند. بعد از این مرحله مجدداً امضاء و اثر انگشت جهت پول پس ندادن یادتان نرود. در پایان این مرحله مهارت مزخرفتان را با وقت کشی شدید به سی-چهل جلسه آموزشی تقسیم می کنید وهر دفعه یک میلیونیم آن مهارت را به مشتری­ها آموزش می­دهید پس از پایان دوره آموزشی از مشتری­ها تقاضای نمونه کار می­کنید تا در صورت تأیید صلاحیت شما مثلاً موادّ و مصالح کار را در اختیار آنها بگذارید... باز گفت موادّ مصالح از کجا بیاوریم؟! عزیز من! علی الحساب شما برای تقویت مخ­تان چهار تا حلقه کدو نوش­جان کنید تا بگویم خدمتتان ... قشنگ جان! موّاد و مصالح­مان کجا بود؟! شما قرار نیست به هیچ کدام از اینها یک دانه پولک هم بدهید. پس باید یک جور همه را دو دره کنید. اول یک سری امضا و اثر انگشت از کلیّه متقاضیان بگیرید که اگر شما کارشان را رد کردید بحث نکنند و چانه نزنند و مثل بچّۀ آدم سرشان را زیر بیندازند و بروند پی کارشان، چرا که در آزمون استخدامی مردود شده­اند. تا اینجای کار همه چیز عالی پیش رفته است و وقت آن رسیده که ضربه نهایی را بزنند و کلّ مشتریان را با ایرادهای بنی اسرائیلی و در واقع سنگ گنده انداختن مردود اعلام کنید و بساط کارتان را جمع نموده و بروید با آن پولهای بادآورده عشق کنید. اگر هم معرفت دارید با همکاران مجّله هماهنگ بفرمایید و با یک شیرینی ناقابل ما را هم در شادی­های خفن خویش شریک بنمایید.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 177صفحه 7