هنوز حرف ماهی پیر تمام نشده بود که بچه
ماهیها به سرعت شنا کردند و خود را به بالای
آب رساندند. ماه زیبا وسط آسمان نشسته بود و
به آنها لبخند میزد. ماهیها به هم نگاهی کردند
و خندیدند. آنوقت همه با هم توی نور ماه شیرجه
زدند و تمام شب را بازی کردند. انگار ماهی سیاه
خال خالی درست گفته بود، نور ماه اسباب بازی
خوبی بود برای ماهیهای کوچولو!
در حقیقت هیچ کدام اینها نیست.»
ماهیها یک صدا گفتند: «پس این چیست؟»
ماهی پیر گفت: «فقط نور است. نه خوشمزه
است و نه ترسناک.»
ماهیها یکصدا گفتند: «نور؟»
ماهی پیر از روی جلبک پایین آمد و گفت: «بله،
نور. اگر کمی به طرف بالا شنا کنید و سرهایتان
را از آب بیرون ببرید، متوجه میشوید که این نور
از کجا آمده.»
مجلات دوست کودکانمجله کودک 22صفحه 11