وقتی که همه،
ماستها را کیسه میکنند...
خبر دادند که قیمت ماست در تهران خیلی
گران شده و فقیرانی که شام و ناهارشان نان
و ماست بود، دیگر قدرت خرید ماست را هم
ندارند. مختارالسلطنه هم فوراً برای همه
ماستفروشها دستوری صادر کرد که: «اگر
نرخ ماست را پایین نیاورید، چنین و چنان
میکنم.» چند روزی گذشت، مختارالسلطنه
با قیافهای ناشناس به یکی از لبنیاتیها رفت
و ماست خواست. ماستفروش،
مختارالسلطنه را نمیشناخت، ولی نام او را
شنیدهبود. پرسید:«چهجور ماستی میخواهی؟»
مختارالسلطنه گفت: «مگر چند جور
ماست داریم؟»
ماست فروش جواب داد: «معلوم است
که تازه به تهران آمدهای و نمیدانی که
دو جور ماست داریم؛ یکی ماست معمولی و
دیگری ماست مختارالسلطنه!»
مختارالسلطنه حیرت زده پرسید: «فرق
این دو ماست با هم چیست؟
ماست فروش سرش را خاراند و گفت:
«هان! و اما فرق آنها. ماست معمولی همان
ماستی است که از شیر درست میکنیم،
بدون آن که به آن آب اضافه کنیم و به
هر قیمتی که دلمان بخواهد میفروشیم؛ اما
کیسه کردن ماست، یکی از شیوههای
معمول برای جداکردن آب از ماست است.
به طوری که ماست غلیظتر و لذیذتر شود.
بعضیها هم هستند که برعکس عمل
میکنند، یعنی به ماستهای غلیظ و لذیذ آب
اضافه میکنند تا سود غلیظتری ببرند!
در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار،
یکی از ماموران مخصوص شاه، شخصی
بود به نام مختارالسلطنه. در آن زمان اوضاع
تهران آنقدر ناامن شده بود و گرانی بیداد
میکرد که ناصرالدین شاه حکومت تهران
را به مختارالسلطنه سپرد. در آن زمان
شهرداری وجود نداشت و حاکم شهر بر
همهچیز نظارت داشت؛ حتی بر قیمت کالاها
و مجازات گرانفروشان.
در آن زمان به دلیل گرانی بیش از حد،
شهر پر بود از گداها و بیکارههایی که هنگام
گذشتن از جلو مغازهها گاهی به
خوراکیهایی که جلو دکانها چیده شده
بود، ناخنک میزدند. مختارالسلطنه برای
نشان دادن قدرت خود دستور داد گوش
چند نفر از این گداها را ببرند تا برای
دیگران درس عبرت شود!
روزی از روزها به مختارالسلطنه
مجلات دوست کودکانمجله کودک 22صفحه 22