مجله کودک 22 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 22 صفحه 14

برای چه دوست داشتی همراه آنها بروی؟ خُب معلوم است، همه دوست دارند به زیارت خانه خدا بروند. دلت برایشان تنگ شده؟ بله. یعنی دلت می­خواست نروند؟ نه، درست است دلم برایشان تنگ شده ولی این یکی به دلتنگی­اش می­ارزد! چه طور؟ آنجا برایم دعا می­کنند که در زندگی آدم موفقی باشم. تازه سوغاتی هم یادشان نمی­رود! وقتی که برگردند، اولین چیزی که به آنها می­گویی چیست؟ نمی­دانم. ولی ممکن است خنده­ام بگیرد. چرا؟ تا به حال پدرم را با سر تراشیده ندیده­ام! فکر می­کنی چرا سرشان را می­تراشند؟ پدرم گفته برای اینکه ظاهرشان همه شبیه هم باشد. گفتی پدر و مادرت تو را دعا می­کنند، تو هم آنها را دعا می­کنی؟ خیلی. بچه­هایی که پدر و مادرشان به سفر خانۀ خدا رفته­اند کم نیستند. زهرا مناجاتی هم پدر و مادرش به سفر حج رفته­اند. او این روزها در کنار دختر عموهایش در خانه عمویش زندگی می­کند. زهرا کلاس چهارم دبستان است. او می­گوید: «دلم برایشان خیلی تنگ می­شود؛ اما خوش به حالشان، آنها دلشان برای من تنگ نمی­شود!» چرا؟ الان آنها در حال و هوایی هستند که دلشان برای هیچ کس تنگ نمی­شود. این روزها خیلی از پدر و مادرها از بچه­هایشان دور می­شوند و ممکن است دلشان هم برای هم تنگ شود، اما این یکی به قول محسن به دل تنگی­اش می­ارزد! پدر و مادر محسن امانی که دانش­آموز کلاس چهارم دبستان است، امسال به سفر حج رفته­اند و او این روزها با مادربزرگش زندگی می­کند. محسن می­گوید: «خیلی دوست داشتم من هم با آن­ها می­رفتم، ولی نمی­شد.»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 22صفحه 14